پرستار ، معلّم، استرس شغلی،اضطراب ، مرگ بيماران قلبي ،کاهش استرس،عصبانیت،رضایت شغلی معلمان،مدارس ،مدیران،روش تدریس،کنترل کلاس،دانش آموزان،فشارهای روانی معلمان،سختی کار معلمان،میزان سختی کار شغل معلمی،کلمات کلیدیkeywords:،کلاش شاداب و با نشاط،

 zibaweb.com  زیبا وب ،سایت مفید برای معلمان ایرانی

نشانه ها و علائم استرس در معلمان چیست؟،پیشنهادهایی به معلمان برای برخورد با استرس،چگونه استرس خود را کاهش دهیم،روشهای غلبه بر استرس در مدارس،علل استرس در معلمان و مدیران مدارس،عصبانيت و راههای پيشگيری از آن،علل اضطراب چیست،چگونه اضطراب خود را درمان کنیم،چه کارهایی را در کلاس نباید معلم انجام دهد،روش صحیح کلاسداری چگونه است،چرا معلمان استرس دارند،علت استرس معلم در کلاس درس چیست،مقاله در مورد استرس معلمان،دلایل استرس در مدارس ابتدایی چیست،علت استرس در دبیران دبیرستان کدام است؟،

مطالب این صفحه: روش هایی برای کاهش استرس در محیط کار،راههای غلبه بر عصبانیت،یک معلم چه کارهایی را در کلاس نباید انجام دهد،استرس شغلی معلمان و پرستاران، فشارهای روانی برمعلمان مدارس

معلمی سخت ترين شغل دنيا (مقدمه ای بر استرس معلمان)


این نوشته ترجمه ای از یک سایت خارجی می باشد
به عقيده بسياري از كارشناسان شايد آموزش خيلي سخت نباشد، اما آنچه كار معلمي را سخت و پرمشقت مي‌كند ايجاد فضاي آموزش و يافتن شيوه‌هاي مناسب براي جلب و جذب دانش‌آموزان است.
بايد پذيرفت كه استعداد افراد با يكديگر فرق دارد و راه‌هاي يادگيري نيز متفاوت است. برخي دانش‌آموزان بسيار بااستعدادند و سريع ياد مي‌گيرند و برخي نياز به كار و تمرين بيشتري دارند.  مهم اين است كه معلم چگونه در ذهن دانش‌آموز جاي بگيرد.
                      به همين دليل است كه افراد با وجود تحصيلات و آگاهي و سطح علمي بالا در موقع استخدام به كار به منظور تدريس مورد انتخاب و گزينش واقع مي‌شوند و با آنها مصاحبه مي‌شود. قدرت كنترل و به دست‌گيري كلاس از هنر‌هاي معلمان است. تن و لحن صداي معلم موثر است. معلم بايد بداند چه مواقعي تن صداي خود را بالا و پايين ببرد تا توجه دانش‌آموزان را جلب كند. چنانچه دانش‌آموزان در كلاس احساس آرامش نكنند، زحمات معلمان گرامي به بار نخواهد نشست. نحوه رفتار گفتار و حتي نگاه معلم در اين باره تاثير ويژه‌اي دارد. اگر جو اضطراب و تحكيم بر كلاس حاكم باشد يا در مقابل هيچ كنترلي نباشد و كلاس خسته‌كننده شود، دچار هرج و مرج شده و در نهايت به عدم توجه به مطالب ارائه شده مي‌انجامد.
مي‌توان دانش‌آموزان نافرمان و بازيگوش را با دادن مسووليت‌هاي گوناگون نظير كنترل تكاليف، حضور و غياب، توزيع و جمع‌آوري برگه‌هاي امتحاني و ارتباط با دفتر مدرسه تحت كنترل درآورد.
توجه معلم به دانش‌آموزان تاثير قابل ملاحظه‌اي بر آنها دارد. حتي يك نگاه يا تشويق زباني ساده يا انتقاد در خلوت و به دور از مطرح شدن در جمع دانش‌آموزان بسيار مي‌تواند موثر واقع شود. توجه معلم به مسائل و ويژگي‌هاي فردي دانش‌آموزان نيز از جمله مواردي است كه آنها را تشويق به حضور موثرتر در كلاس درس مي‌كند. نحوه برخورد معلم با دانش‌آموز خجالتي و بي‌پروا متفاوت است و نحوه تشويق و تنبيه‌ها نيز گوناگون اعمال مي‌شود و اين كار غير از معلم، از كسي برنمي‌آيد.
نظم دانش‌آموزان فضا را مناسب‌تر مي‌كند
حتما برايتان اتفاق افتاده كه وقتي از نزديكي كلاس‌هايي عبور مي‌كنيد كه پر از سر و صداست، با خود مي‌گوييد افراد در چنين كلاس‌هايي چگونه مي‌توانند چيزي ياد بگيرند يا خدا عجب صبري به معلم آنها داده است.
در عوض وقتي كلاس منظم و آرامي را مي‌بينيد كه دانش‌آموز و معلم هريك بخوبي مشغول انجام وظايف محوله هستند ترجيح مي‌دهيد بايستيد و از محيط بهره‌مند شويد. برقراري موثر نظم در كلاس درس بخش الزامي در روند آموزش و تحصيل است.
در صورتي كه بي‌نظمي بر كلاس درس حكمفرما باشد، معلم و دانش‌آموز هر 2 آسيب مي‌بينند. معلم قادر به تمركز كافي بر آگاهي‌ها و اندوخته‌ها نخواهد بود و از آنجا كه آرامش لازم را ندارد قادر به انتقال مفاهيم به دانش‌آموزان هم نيست. از طرفي با دانش‌آموزان نيز نمي‌تواند رابطه‌اي دوجانبه ايجاد كند و زماني كه شنونده خوبي نباشد، مطالب از هماهنگي و پيوستگي لازم خارج مي‌شوند.
دانش‌آموز نيز كنترلي بر رفتار و اعمال خود ندارد و نمي‌‌تواند به درس و مطالب ارائه شده توجه كند، پس با نوعي حالت گيجي روبه‌رو شده و زماني كه مفاهيم اصلي درس را نياموزد، نمي‌تواند تكاليف خود را به نحو احسن انجام دهد. از اين‌رو عصبي و مضطرب مي‌شود و آرامش فكري لازم براي كارايي بعدي بهتر را نيز از دست مي‌دهد.
اما براستي مسووليت اين برقراري و ايجاد نظم با چه كسي است. آيا معلم به تنهايي قادر است يا وقت كافي دارد تا به حدود 20 الي 30 نفر يا بيشتر در كلاس درس انضباط دهد؟
برخي از والدين تصور مي‌كنند فرزندانشان تا پيش از رسيدن به سن مدرسه بايد آزاد و راحت هر كاري مي‌خواهند انجام دهند و وقتي به مدرسه بروند معلم آموزش‌هاي لازم را به آنها مي‌دهد، در صورتي كه اين طور نيست. بايد زمينه اين كار پيش از مدرسه آماده شود تا آموزش‌هاي معلم بازده عملي و كاربردي مناسبي داشته باشد. والدين گرامي بايد به فرزندان خود آداب اجتماعي را ياد بدهند تا فرزندان نيز مسووليت رفتار و كردار خود را بپذيرند و پاسخگوي آن باشند.
ممكن است اين سوال پيش آيد كه آيا برقراري نظم به پيشرفت روند آموزشي كمك مي‌كند يا خير؟ پاسخ مثبت است. وقتي دانش‌آموزان متعهد به وظايف خود باشند و بدانند چه توقع و انتظاري از آنها مي‌رود، بهتر قوانين را رعايت مي‌كنند و فضاي آرامش بر كلاس حكمفرما مي‌شود. معلم نيز با حضور ذهن بهتر كار مي‌كند و افراد در فضاي كلاس تجربه زندگي اجتماعي واقعي را كرده و از آن لذت مي‌برند.

و اما آنچه معلمان گرامي در كلاس انجام مي‌دهند، به دنبال خودداري از برخي مسائل يا انجام برخي ديگر انجام مي‌شود و موجب تقويت و دوام نظم مي‌گردد.
البته در هر كلاسي صرف‌نظر از مهارت و آگاهي معلم برخي مشكلات ناشي از بي‌نظمي ايجاد مي‌شود، اما معلم با تدبير خود مي‌تواند شدت و تكرار آنها را كاهش دهد.
هنر معلم فقط در آموزش نيست‌
كلاس درس واژه‌اي است كه ابتدا همه را به ياد آموزش مي‌اندازد، اما فقط يكي از هنرهاي معلمان آموزش است. به عقيده بسياري از كارشناسان شايد آموزش خيلي سخت نباشد، اما آنچه كار معلمي را سخت و پرمشقت مي‌كند ايجاد فضاي آموزش و يافتن شيوه‌هاي مناسب براي جلب و جذب دانش‌آموزان است.
معلمان هميشه تمام تلاش خود را به منظور موفقيت هر چه بيشتر دانش‌آموزان انجام مي‌دهند. با اين حال همه دانش‌آموزان موفق نيستند. بايد پذيرفت كه استعداد افراد با يكديگر فرق دارد و راههاي يادگيري نيز متفاوت است. برخي دانش‌آموزان بسيار بااستعدادند و سريع ياد مي‌گيرند و برخي نياز به كار و تمرين بيشتري دارند

معلمان با استرس‌هاي گوناگوني مواجه هستند


كار معلمي تنها يك شغل نيست زيرا با فكر و ذهن و روح افراد ارتباط دارد. معلم بايد مسائل و مشكلات عاطفي، خانوادگي، مالي و شغلي خود را در لايه‌هاي زيرين وجودش گذاشته و وقتي وارد كلاس مي‌شود ظاهر او به گونه‌اي باشد كه گويي همه چيز عالي است. بديهي است كه اين كار از عهده هر صاحب علم و تجربه‌اي برنمي‌آيد.
تحقيقات نشان داده معلمان مقطع دبستان و پيش‌دبستاني تحت‌تاثير سن و سال بچه‌ها و ساعات طولاني و پركار تحت استرس بيشتري قرار دارند.
محققان دانشگاه ييل اعلام كرده‌اند كه شرايط خاص كلاس در مقاطع دبستان و پيش‌دبستاني و نياز به توجهات همه‌جانبه معلم اعم از علمي و مهارتي و محبتي فشار روحي بيشتري بر معلمان وارد مي‌كند.
معلماني كه در مقاطع دبستان و پيش‌دبستاني مشغول كار هستند در حدود 14 درصد استرس دارند، در صورتي كه معلمان در مقطع دبيرستان در حدود 9 درصد استرس دارند. البته بخشي از اين استرس نيز مي‌تواند مربوط به ساعات كار و روزهاي كاري معلمان باشد، زيرا در دبيرستان معلمان هر روز و تمام ساعات نبايد سر كار باشند و همين مساله زمينه‌ساز آرامش و استراحت بيشتر براي آنها است. تعداد دانش‌آموزان نيز در استرس معلمان تاثير دارد. به عبارت ديگر عموما در مقطع ابتدايي تعداد دانش‌آموزان در هر كلاس به مراتب بيشتر از مقاطع ديگر است و همين تعداد زياد دانش‌آموزان مشكلاتي را در برقراري نظم و آموزش متمركز معلمان ايجاد مي‌كند.همچنين دانش‌آموزان در اين مقطع تا حدي وابسته به والدين هستند و رفتارهاي استقلال‌طلبانه آنها در حال شكل‌گيري است و همين موضوع نيازمند توجه و انرژي بيشتر معلمان است.
بررسي‌ها نشان داده معلماني كه حدود 12 تا 15 دانش‌آموز در هر كلاس دارند، نسبت به گروهي كه بالاي 18 تا 20 دانش‌آموز دارند تحت استرس بيشتري هستند. چنانچه معلمان در سطوح بالاتر از دبستان كار كنند، اما تعداد كلاس‌هايي كه بايد در هر روز داشته باشند زياد و پشت‌سر هم باشد نيز ميزان قابل توجهي بر استرس آنها مي‌افزايد.


كنترل كلاس‌


اما آنچه ميان تمام دانش‌آموزان در تمام سطوح مشترك است نياز به انگيزه و علاقه به محيط كلاس است. اين مساله بسيار مهم است كه معلم چگونه در ذهن دانش‌آموز جاي بگيرد.
به همين دليل است كه افراد با وجود تحصيلات و آگاهي و سطح علمي بالا در موقع استخدام به كار به منظور تدريس مورد انتخاب و گزينش واقع مي‌شوند و با آنها مصاحبه مي‌شود. اكثرا اين مصاحبه‌ها نيز توسط افراد مجرب انجام مي‌پذيرد تا مشخص شود كه به قول معروف خون معلمي در رگ‌هاي اين فرد هست يا خير.
قدرت كنترل و به‌دست‌گيري كلاس از هنر‌هاي معلمان است. تن و لحن صداي معلم موثر است. اين كه معلم بداند چه مواقعي تن صداي خود را بالا و پايين ببرد تا توجه دانش‌آموزان را جلب كند، اهميت قابل ملاحظه‌اي دارد.
بسياري از كارشناسان تحصيلي عقيده دارند اگر معلمي تا 4 جلسه اول توانست كلاس را كنترل كرده و در دست بگيرد تا آخر سال كلاس را در دست دارد و در غير اين صورت اختيار كلاس از دست او در رفته و دانش‌آموزان نسبت به وي و درسي كه مي‌آموزد احساس تعهد نخواهند كرد.www.zibaweb.com
برقراري ارتباط با دانش‌آموزان‌


از نكات بسيار مهم در ايجاد محيط آموزش آرامش دانش‌آموزان است. اگر دانش‌آموزان در كلاس احساس آرامش نكنند، زحمات معلمان گرامي به بار نخواهد نشست. نحوه رفتار، گفتار و حتي نگاه معلم در اين باره تاثير ويژه‌اي دارد. اگر جو اضطراب و تحكيم بر كلاس حاكم باشد يا در مقابل هيچ كنترلي نباشد و كلاس خسته‌كننده شود دچار هرج و مرج شده و در نهايت به عدم توجه به مطالب ارائه شده مي‌انجامد.
يكي از مسائل قابل ذكر در هنر معلمان سهيم كردن تمام دانش‌آموزان در كلاس و فعاليت‌هاي آموزشي است. در اين ميان حتي مي‌توان دانش‌آموزان نافرمان و بازيگوش را با دادن مسووليت‌هاي گوناگون نظير كنترل تكاليف، حضور و غياب، توزيع و جمع‌آوري برگه‌هاي امتحاني و ارتباط با دفتر مدرسه تحت كنترل درآورد.
توجه معلم به دانش‌آموزان تاثير قابل ملاحظه‌اي بر آنها دارد. حتي يك نگاه يا تشويق زباني ساده يا انتقاد در خلوت و به دور از مطرح شدن در جمع دانش‌آموزان بسيار مي‌تواند موثر واقع شود.
گاهي اوقات معلم سوالي مي‌پرسد كه چند تن از دانش‌آموزان داوطلبانه پاسخ مي‌دهند. در اين ميان احتمالا چندين پاسخ اشتباه است، اما راه مناسب در برخورد اين است كه معلم تمام پاسخ‌ها را بشنود و با شنيدن پاسخ اشتباه آن را نفي نكند. پس از اتمام پاسخ درست را با تشويق دانش‌آموز مورد نظر بيان كند.
به اين ترتيب دانش‌آموزان انگيزه لازم براي شركت در مباحث كلاس و فكر كردن به منظور يافتن راه‌حل‌ها و پاسخ‌هاي مناسب را از دست نمي‌دهند و همواره رقابتي سالم در پيشرفت خواهند داشت.
از طرف ديگر نحوه صحبت معلم با وجود اين كه الگوي دانش‌آموزان است، اما بهتر است در حد سن و سال و شرايط دانش‌آموزان باشد.
براي مثال بهتر است معلمان گرامي در مثال‌هايشان از مواردي قابل لمس براي شاگردانشان استفاده كنند كه مورد توجه و علاقه آنها نيز باشد و توجه آنها را به مساله افزايش دهد. به عنوان نمونه در ميان دانش‌آموزان پسر دبستاني كه فوتبال و مسابقه و رقابت جايگاه ويژه‌اي دارد، مي‌توان براي مرور درس‌ها در انتهاي وقت كلاس گروه‌بندي كرد و گروه‌ها را با عنوان تيم‌هاي گوناگون ورزشي ناميد. سپس سوال‌ها را از تيم‌ها پرسيد. در اين صورت دانش‌آموزاني كه در هر تيم حضور دارند، به منظور بالا رفتن رتبه تيمشان سعي بيشتري در پاسخ دادن خواهند كرد و بتدريج از قبل با مطالعه بيشتر خود را آماده‌تر مي‌كنند.
توجه معلم به مسائل و ويژگي‌هاي فردي دانش‌آموزان نيز ازجمله مواردي است كه آنها را تشويق به حضور موثرتر در كلاس درس مي‌كند. نحوه برخورد معلم با دانش‌آموز خجالتي و بي‌پروا متفاوت است و نحوه تشويق و تنبيه‌ها نيز گوناگون اعمال مي‌شود و اين خود ازجمله هنر‌هاي معلمان سختكوش و گرامي است. يكي از بهترين كارهايي كه يك معلم مي‌تواند انجام دهد اين است كه شاگردانش را باور كند و آنها را دست‌كم نگيرد.
اگر به هر يك از شاگردان با توجه به علايق‌شان موضوعي براي تحقيق داده شود تا به بررسي و مطالعه آن بپردازند، كلاس شاداب و سرزنده خواهد بود. براي مثال اگر هريك از دانش‌آموزان مدتي وقت داشته باشد تا سر فرصت به تحقيق درباره حيوان مورد علاقه خود بپردازد و آن را از جهت زيستگاه، نوع خوراك، وسيله دفاع،‌ زمان توليدمثل و موارد ديگر مورد بررسي قرار دهد و موضوع هر نفر هم با ديگري فرق داشته باشد، نتيجه بهتر دارد و ماندگاري آن در ذهن طولاني‌تر است.
وقتي بچه‌ها از چيزي هيجان‌زده هستند، بهترين وقت صحبت و آموزش به آنهاست. حتي اگر موضوع تولد يك كودك ديگر در خانواده باشد مي‌توان در اين زمان هيجان مسائل بسياري ازجمله كمك به همنوع، محبت به خانواده و نحوه رفتار در تعامل‌ها را آموزش داد.
تمامي اينها به همراه بسياري از مسائل حاشيه‌اي و رفتار با دانش‌آموزاني از خانواده‌ها و شخصيت‌هاي متفاوت، موجب متمايز كردن شغل معلمي با ساير مشاغل است و همين جاست كه ارزش معلم مشخص مي‌شود.
جام جم سحر كمالي‌نفر منبع: chronicle.com
http://www.bazyab.ir/

*************************************************

روش هايي براي كاهش استرس در زندگي روزانه

حتماً تا به‌حال تشخيص داده‌ايد كه استرس موضوعي شخصي است.
آنچه براي فردي تحمل‌ناپذير و طاقت‌فرساست ممكن است براي ديگري موجب موفقيت شود؛ اما فارغ از اينكه چه عاملي استرس را در فرد ايجاد مي‌كند، هر كسي مي‌تواند ياد بگيرد كه اين فشار را از خود دور سازد.

مقاله زير به روش هايي براي كاهش استرس پردا‌خته است و سعي مي‌كند ما را براي حفظ آرامش و خونسردي در زندگي آماده‌تر سازد. در اينجا راه‌حل‌هاي غلبه بر ترس و خشم در زندگي روزانه را مرور مي‌كنيم:


خودتان سرنوشت را رقم بزنيد
يادآوري اين نكته به‌خودتان مي‌تواند به شما كمك كند كه حتي در موقعيت‌هاي فوق‌العاده استرس‌زا، خونسردي خود را حفظ كنيد. سعي نكنيد نقش اول نمايشي غم‌انگيز را بازي كنيد. وقتي مشكلي استرس‌زا پيش مي‌آيد به‌خودتان بگوييد: دنيا به آخر نرسيده! اين كار به شما كمك مي‌كند تا بر اوضاع تسلط يابيد


با ديگران به توافق برسيد
قبول كنيد كه شايد هميشه به چيزي كه مي‌خواهيد نرسيد؛زيرا اين پذيرش استرس را كاهش مي‌دهد.


جسور باشيد نه ستيزه‌جو
تفاوت بسياري بين جسارت و ستيزه‌جويي وجود دارد. با اين حال اغلب افراد اين دو را با هم اشتباه مي‌كنند. براي حفظ جسارت نيازي به بالا بردن صدا يا پررويي نيست تفاوت اين دو را از يكديگر تشخيص دهيد و به اين ترتيب از استرس خود بكاهيد.


براي خود ارزش قائل شويد
اين مهم‌ترين نكته در كنترل استرس است. معنايش اين است كه ياد بگيريد به ديگران اجازه ندهيد كه شما را گول بزنند، تهديد كنند. اگر نمي‌دانيد كه چگونه با اين مشكل روبه‌رو شويد از افرادي كه آنها را تحسين مي‌كنيد، كمك بگيريد. دقت كنيد كه آنها چگونه بر اوضاع تسلط پيدا مي‌كنند و به چه نحو با آنچه شما دشوار مي‌دانيد كنار مي‌آيند.


صادق و درستكار باشيد
به‌خصوص در مورد احساسات خود بياموزيد از كاه كوه نسازيد. به‌طور مثال اگر با بهترين دوست خود اختلاف‌نظر پيدا كرديد كار را به عصبانيت بيش از حد نكشانيد.


جمله خونسرد باش را پيش خودتان تكرار كنيد
وقتي كه احساس ترس يا استرس مي‌كنيد اين جمله را نه با صداي بلندبلكه در ذهن خود تكرار كنيد. چندين بار تكرار اين جمله به‌آرامي واقعاً به شما كمك مي‌كند تا خونسردي خود را حفظ كنيد.


كلمه نه را بر زبان آوريد
افرادي كه نمي‌توانند به دوستان و خانواده خود «نه» بگويند، كساني هستند كه به سادگي دچار استرس مي‌شوند زيرا براي خود فرصت يا شرايط مناسب را فراهم نمي‌كنند. آموختن اينكه چگونه پاسخ منفي بدهيد راه بسيار خوبي است براي اينكه به‌خودتان اطمينان ببخشيد.


به‌خود فرصت بيشتري بدهيد
مديريت زمان راه‌حلي ضروري در بازي استرس است قبل از اينكه هر شغل مهم يا كار بزرگي را بپذيريد، ببينيد كه چگونه مي‌توانيد براي زماني كه دراختيار داريد به‌نحو احسن برنامه‌ريزي كنيد تا بدون عجله به همه كارهاي خود برسيد.


استراحت كنيد
يكي از عوامل بسيار مهم براي كاهش استرس رسيدن به آرامش است. راه حل اصلي براي رسيدن به آرامش كامل اين است كه ذهن خود را از هر چيز ديگري خالي كنيد.


تنفس صحيح را فراموش نكنيد
وقتي دچار استرس مي‌شويم، فراموش نكنيم كه به نحو صحيح تنفس كنيم و در چنين حالتي بايد نفس‌هاي عميق بكشيم تا ضربان قلب شدت نيابد و ميزان اكسيژن خون كم نشود و براي نشان دادن عكس‌العمل سريع و مناسب در لحظه‌هاي استرس‌آميز، سه نفس عميق بكشيد و سپس وارد عمل شويد.


قبل از درگير شدن صبر كنيد
وقتي كه دچار استرس و عصبانيت هستيد به‌سادگي كنترل خود را از دست مي‌دهيد، به همين دليل قبل از اينكه چيزي بگوييد به آرامي تا شماره 10 بشماريد. اين كار به شما امكان مي‌دهد قبل از حرف زدن فكر كنيد و به اين ترتيب بر موقعيت استرس‌زا چيره شويد.


به كارهاي خود نظم و ترتيب ببخشيد
يكي از دلايل اصلي ايجاد استرس، رعايت نكردن نظم و ترتيب است. درصورتي كه خاطره بدي در ذهنتان باقي مانده آنها را بنويسيد. عادت كنيد كه هر روز هر كاري را كه مجبور به انجام دادن آنها هستيد، يادداشت كنيد. به اين ترتيب آن كارها را فراموش نخواهيد كرد.


زمان نگراني خود را محدود كنيد
اوقات نگراني خود را محدود كنيد و اين قانون را براي خود بگذاريد كه به هر شكلي فقط 20 دقيقه فكر كنيد اگر بعد از گذشت اين مدت هيچ راه‌حلي پيدا نكرديد به‌خودتان استراحت دهيد و بعداً دوباره به موضوع برگرديد.


صبح‌ها در باره مشكل خود فكر كنيد
نگراني درباره استرس‌هايتان در طول شب بسيار بد است زيرا اولاً شما خيلي خسته‌تر از آن هستيد كه بتوانيد تفكر درستي داشته باشيد و ثانياً اين افكار شما را بي‌خواب مي‌كند.
تصميم بگيريد كه صبح‌ها مشكل خود را حل كنيد.اگر در طول شب خوابتان نمي‌برد نگراني خود را روي كاغذ بنويسيد و ببينيد كه تا چه اندازه به شما آرامش مي‌دهد.


بيشتر ورزش كنيد
ورزش باعث ترشح مسكن‌هاي طبيعي اندروفين‌ها در بدن مي‌شود كه شما را سرحال مي‌كند و هفته‌اي سه روز ورزش كنيد آن هم به‌مدت 20 دقيقه خستگي و اضطراب را از شما دور مي‌كند.


به حرف‌هاي ديگران گوش دهيد
شايد اين حرف عجيب و غريب به‌نظر برسد اما هيچ‌يك از ما به اندازه كافي به حرف‌هاي ديگران گوش نمي‌كنيم، به همين دليل هميشه اكثر ما دچار سوءتفاهم مي‌شويم. در اين حالت خونسردي خود را حفظ مي‌كنيم و موقعيت را عاقلانه مي‌سنجيم و راه‌حلي مناسب پيدا مي‌كنيم.


به اندازه كافي بخوابيد
هر فرد بايد 8 ساعت در روز بخوابد. اگر بيشتر يا كمتر از اين مقدار بخوابيد نه‌تنها نسبت به تأثيرات استرس حساسيت بيشتري از خود نشان مي‌دهيد بلكه تمام روز دچار تندخويي مي‌شويد.www.zibaweb.com


رژيم غذايي سالمي را در پيش بگيريد
خوردن بيش از حد غذاهايي كه قند زياد و ارزش غذايي اندكي دارند، باعث مي‌شود تا ميزان قند موجود در بدن به سرعت افزايش پيدا كند. بايد اين مقدار قند را كاهش داد و به تعادل درآورد و براي اين كار بايد مقدار زيادي ميوه و سبزي بخوريم.


به‌مدت 2 دقيقه در برابر وحشت خود مقاومت كنيد
اوقاتي هست كه كنترل خود را از دت مي‌دهيد و دچار وحشت مي‌شويد. دو دقيقه به‌خودتان فرصت دهيد ، نفس عميق بكشيد و سپس پيش خودتان بگوييد: من مي‌توانم اين كار را انجام دهم و اگر هم نتوانستم دنيا به آخر نمي‌رسدو زندگي ادامه دارد.

منبع: فاطمه غفراني، همشهري

***********************************

 

«کارهایی که یک معلم بايد در كلاس از آنها پرهيز نمايد.»


۱- دوست شدن افراطی با شاگردان وقتی که در کلاس هستید:
رفتار دوستانه لازمه ی تدریس موفق در کلاس است اما دوستی با شاگردان یک بده بستان پایاپای را می طلبد که این برای یک معلم صورت خوشی نخواهد داشت و شما را در شرایط سختی قرار خواهد داد
۲- توقف درس و درگیر کردن دانش آموزان به مسائل کم اهمیت:
هنگامی که دانش آموزان روی مسایل کم اهمیت با هم در گیر می شوند دیگر جایی برای رقابت سالم باقی نخواهد ماند.
۳- تحقیر دانش آموزان و وادار آنان به کاری که شما از او می خواهید:
تحقیر تکنیک فوق العاده وحشتناک وزشتی است که یک معلم می تواندانجام دهد. ممکن است به قدری ناراحت وعصبانی شوند تادر جستجوی راه هایی برای تلافی کردن برآیند و این اعتماد آنان را به شما کم خواهد کرد.
۴- فریاد زدن در کلاس:
وقتی فریادمی کشید شما مبارزه را باخته اید. این بدان معنا نیست که شما نباید گاهگاهی صدای خود را بلند کنید. اما معلمانی که مکرراً فریاد می زنند هرگز نخواهند توانست کلاس خود را به خوبی اداره کنند.
۵- برخورد متفاوت با شاگردان:
عدالت در کلاس از اهم موضوعات تدریس و کلاسداریست. سعی کنید در کلاس نسبت به همه ی دانش آموزان نظر یکسان و عدالت محور داشته باشید هستیدوکودکانی وجود دارند که شما آن ها رابیش از دیگران دوست دارید اما باید سعی کنید هرگز این حالت درکلاس رخ ندهد.همه ی دانش آموزان را یکسان صدا بزنید. مجازات شاگردانی راکه دوست دارید کاهش ندهید
۶- وضع قوانینی که اساساً ناعادلانه هستند:
بعضی وقت هاقوانین خود به خود می توانندشمارادرموقعیت های بدی قراردهند، مثلاً، اگر یک معلم قانونی وضع کند که براساس آن پس از زنگ هیچ کاری برای انجام دادن وجود نداشته باشد این قانون می تواند یک موقعیت مشکلی راایجاد کند حال اگریک شاگرددلیل منطقی داشته باشد چه می شود؟ از این گونه موقعیت ها باید به شدت پرهیز کرد.
۷- سپردن کنترل خود به دست شاگردان:
هرتصمیمی درکلاس باید به دلایلی توسط شخص شما اتخاذ شود. به طور مثال شاگردان سعی می کنند ازدست امتحان رهاشوند.اما شمانباید بگذارید که چنین اتفاقی بیافتد مگر اینکه دلیل منطقی وجود داشته باشد.اگر شما به همه ی تقاضا ها جواب مثبت دهید وتسلیم شوید به راحتی کنترل کلاس را از دست خواهید داد.
۸- غیبت و شکوه از همکاران و معلمان دیگر نزد دانش آموزان:
اغلب اتفاق می افتدکه شمامطالبی رااز شاگردان می شنوید درباره ی معلمانی که فکر می کنید تدریس خوبی ندارند اما شما باید ازبحث دراین مورد پرهیزکنید وایده های خود را به خود معلمان یا به مدیر انتقال دهید.آنچه که به شاگردانتان می گویید محرمانه نیست و پخش می شود.www.zibaweb.com
۹- نمره دادن بدون استدلال منطقی:
اطمینان حاصل کنید که قوانین هماهنگی برای نمره دادن دارید.اجازه ندهید شاگردان پس ازپایان کلاس جهت گرفتن نمره کامل شمارا به چالش بکشند زیرا این کارمشوق لازم (انگیزه لازم) رابرای انجام دادن کاری به موقع ازبین می برد. هنگام نمره دادن به تکالیف ازشیوه های عینی استفاده کنید این کاربه شما کمک می کند که دلایل منطقی برای نمرات دانش آموزان داشته باشید.
۱۰- رفتن به کلاس بدون طرح درس و برنامه ی قبلی:
در حقیقت بهترین شیوه برای انجام تدریس شروع آن درذهن وسپس مروری برشیوه های گوناگون تدریس جهت گرفتن اطلاعات لازم می باشد. این کارفقط باداشتن طرح درس قبل ازکلاس انجام پذیر است.
1۱- استفاده از یک شیوه ی تکراری تدریس:
دانش آموزان این حالت راکسل کننده وخسته کننده می یابند به علاوه شمااحتمالاً دانش آموزانی را که می توانند از دیگرشیوه های تدریس بهره ببرند محروم می کنید.
http://edumoshavere.blogfa.com/post-150.aspx

00000000000000000




بررسی استرس شغلی پرستاران و معلمان شهرستان ارومیه

Moghaddam H.Y. Uremia university medical Yavariyan R . Uremia university medical.

پرستار ، معلّم، استرس شغلی .
بررسی استرس شغلی پرستاران و معلمان شهرستان ارومیه . سال 1379

1- یوسف حقیقی مقدم - 2- - رویا یاوریان
چکیده :
استرس واژه ای است که امروزه در بین اکثر جوامع بشری کاربرد وسیعی داشته و وقوع آن در میان اغلب مردم امری
عادی شناخته شده است .
در واقع استرس عبارت است از : هر نوع تغییر در روند فعالیتهای طبیعی بدن انسان که تحت تأثیر برخی فاکتورهای
داخلی یا خارجی بوقوع می پیوندد .
اشتغال و کار از مهمترین فاکتورهایی هستند که که در فرد باعث بوجود آمدن استرس می شوند .
در این بررسی ما بر آنیم تا میزان استرس شغلی را بین دو گروه معلمان و پرستاران مطالعه کنیم بدین منظور 195
معلم از دبیرستانهای متفاوت شهرستان ارومیه را به بطور تصادفی انتخاب کردیم . میزان استرس شغلی معلمان و تمام 204
پرستار بیمارستانهای شهرستان ارومیه توسط پرسشنامه استرس شغلی تعیین گردید.
اختلاف بین نمرات پرسشنامه استرس شغلی بین دو گروه معنی دار بود
با توجه به نتایج حاصل ازاین تحقیق و تأثیرات نامطلوب استرس روی افراد ضرورت توجّهات ویژه نسبت به
پرستاران روشن می شود .

1 - مربی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه .
2- مربی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه .
http://umsu.ofis.ir/



00000000000000000

تاثير آموزش گروهي ايمن سازي بر استرس شغلي معلمان ابتدايي شهرستان لردگان

بني هاشمي سيدجمال,احمدي سيداحمد


اين پژوهش ميزان استرس شغلي معلمان دوره ابتدايي و تاثير شيوه آموزش گروهي ايمن سازي را بر آن در شهرستان لردگان بررسي كرده است. همچنين به مقايسه ميزان استرس سازي شغلي معلمان مرد و زن پرداخته است. متغير مستقل در اين پژوهش روش ايمن سازي در مقابل استرس به شيوه ميكن بام بوده و طي 6 جلسه 90 دقيقه اي در گروه آزمايش اجرا شده است. در پايان جلسه ششم از دو گروه آزمايش و گواه پس آزمون و دو هفته بعد از اتمام جلسات، آزمون پي گيري به عمل آمده است. ابزار سنجش پرسشنامه استرس شغلي و پرسشنامه منابع استرس آموزشگاهي بود. روش نمونه گيري به صورت تصادفي چند مرحله اي انجام گرفت. ابتدا 20 مدرسه از مدارس ابتدايي شهرستان لردگان به صورت تصادفي انتخاب شدند. پرسشنامه استرس شغلي و آموزشگاهي بين معلمان اين دبستان ها اجرا شد. از بين آنان معلماني كه نمرات بالاتر از صدك 40 داشتند، 20 معلم مرد و 20 معلم زن به صورت تصادفي منظم انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل جايگزين شدند. نتايج تحقيق نشان داد كه آموزش گروهي ايمن سازي بر استرس شغلي معلمان گروه آزمايش تاثير معنادار داشته و استرس شغلي آنان را كاهش داده است. تاثير ايمن سازي در معلمان مرد و زن تفاوت نداشته است. http://www.sid.ir


***************************************
استرس معلمان
تدريس حرفه بسيار جالبي است در عين حال پر چالش و دشوار كه امكان بروز استرس در آن زياد است . استرس آموزگار را مي توان تجربه آموزگار از احساسات منفي ناخوشايند از قبيل خشم،ناراحتي ،اضطراب، افسردگي و عصبيت ناشي از برخي جنبه هاي كاري يك آموزشگاه تعريف كرد(كرياكو و ديگران1978 به نقل از قرچه داغي) . استرس زياد در امر تدريس مي تواند نتايج ناخو شايندي به همراه داشته باشد از جمله اينكه استرس طولاني مدت درامر تدريس باعث مي شود معلم از كارش لذت نبرد در نتيجه وقت و نيروي كمتري صرف كار آموزش نمايد و از كيفيت كار كاسته شود دوم اينكه معلم وقتي استرس را تجربه ميكند روي كيفيت ارتباط با دانش آموزان كلاس تاثير منفي مي گذارد علاوه بر اينها استرس طولاني مدت
مي تواند به بيماري منجر گردد.

نشانه ها و علائم استرس در معلمان

از جمله نشانه ها و علائم استرس در معلمان مي توان به موارد زير اشاره نمود :
- غيبت كردن ، دير آمدن و ميل به ترك سريعتر مدرسه
- كاهش بهره وري در امر تدريس به ويزه براي معلماني كه در گذشته به شدت كارآ مد بوده اند.
- بكاركيري عبارات منفي عليه خود
- نشانه ها ي جسماني شامل سردرد و بروز مشكلات در صدا
- رعايت نكردن قوانين و مقررات مدرسه
- احساس از دست دادن كنترل شغلي يا زندگي شخصي

منابع استرس معلمان
از جمله سؤالات جمعي كه در باره استرس مطرح مي شود اين است كه چه عواملي توليد استرس مي كند؟ چرا و چگونه بعضي از افراد بيشتر تحت تاثير استرس قرار مي گيرند و ديگران مي توانند در برابر آن مقاومت كنند؟

ويژگيهاي شخصيتي و استرس
معلمان با" تيپ شخصيتي الف" كه اغلب كارهايشان را با حداكثر سرعت انجام مي دهند به هنگام استراحت
احساس گناه دارند، كارهايشان را به ديگري تفويض نمي كنند ،پرحرفي مي كنند و هميشه در حال شتاب هستند.اين عده در برابر استرس آسيب پذيرند نسبت به معلمان با" تيپ شخصيت ب" كه در مجموع در برخورد با مسائل زندگي نگرش و برخورد ملايم تري دارند علاوه بر اين معلماني كه منبع كنترل آنها بيروني است يعني معتقدند كه همه چيز را عوامل بيروني كنترل ميكنند و از خود آنها كاري ساخته نيست اين افراد معتقدند كه نمي توانند روي اتفاقات و امور مهم زندگيشان تاثير بگذارد و تحت تاثير اين ذهنيت وقتي با مشكل جدي روبرو مي شوند احساس ياس و در ماندگي مي كنند . بنابراين، اين عده هم در برابر استرس آسيب پذيرترند . معلمان با شخصيت روان رنجور نيز در برابر استرس آسيب پذيرند . به علت اينكه از آستانه كوتاهي براي تهديد آميز بودن اوضاع برخوردارند اين افراد اغلب انتظار بد ترين حوادث را دارند و مدام به بسياري از حوادث احتمالي و فرضي فكر مي كنند حوادثي كه ممكن است اتفاق نيفتد اين قبيل افراد اغلب ناراضي اند ، زود رنج و فاقد اعتماد به نفس هستند .
علاوه بر ويژگيهاي شخصيتي عوامل ديگري از قبيل تدريس به دانش آموزان بي انگيزه و مشكل دار ، شرايط كاري نا مناسب ، فشارهاي زماني و بار كاري ، مقابله با تغييراتي كه در شغل معلمي وجود دارد، مسؤ ليتهاي زياد ارزيابي شده مداوم از جانب ديگران (دانش آموزان، اولياء، مدير و معلمان ) نيز به عنوان منابع استرس معلمان شناسايي شده اند.

مديريت زمان
معلمان با وظائف متعددي روبرو هستند : تدريس،كارهاي اداري ،امتحانات، ملاقات با اولياء و همكاران،تصميم گيري د ر امور مدرسه و... بنابراين شما معلمان با بكاركيري مهارتهايي از وقت خود به شكل بهنري استفاده نمائيد .

- متوجه زمان باشيد
- فعاليتهايتان را اولويت بندي كنيد
- زمانتان را در محدوده هاي كوتاه مدت(روزانه)، ميان مدت (هفتگي)و بلند مدت (سالانه)برنامه ريزي نماييد .
- براي هر فعاليتي زمان مناسبي را در نظر بگيريد.-
- كارهاي ساده و جزيي را به سرعت انجام داده و آنها را از سر راه برداريد.-
- انجام بعضي از فعاليتها را به ديگران تفويض نماييد.

خود پي جويي
هر روشي كه از طريق آن فرد شاغل وضعيت يا رفتار خاصي را پيش خود بررسي كند به عنوان خود پي جويي شناخته ميشود كه به مشاهدات و ثبت رويدادها ، سابقه اي از انديشه ها و احساساها، تعداد بروز رفتار خاص يا مقياسهاي ارزيابي شدت يك رويداد به دست مي آيد ، در واقع خود پي جويي نوعي دفترچه ياد داشت روزانه محسوب مي شود كه از طريق آن فرد پيشينه ها و پيامد هاي يك رويداد را مي شناسد و متوجه ميشود كه رفتارها و احساساها هستند كه پيش و يا پس از رويداد ظاهر مي شوند . اجتناب از مواجهه و رويارويي با مسائل ، مساله مي تواند در رابطه با دانش آموزان باشد مثلا بيقراري ، خستگي يا درس نخواندن دانش آموز كه اگر شما به عنوان معلم بتوانيد در چنين موقعيتي آرامش خود را حفظ كرده و از مواجهه با چنين مسايلي خود داري نماييد ، دانش آموز مورد نظر هم آرام مي گيردو شما بهتر مي توانيد راه هاي مؤثر تري براي رفع مشكل بيابيد.

خود آرام بخشي
بعد از خستگيهاي ناشي از كاردر مدرسه سعي كنيد بدن خود را با استفاده از شيوه هاي مخصوص ريلكسيش( خود آرام بخشي) ، در حالت آرامش قرار دهيد .

مثبت انديشي
اگر بيشترين استرس شما مربوط به مدرسه است ميتوانيد به علايقي كه در بيرون از مدرسه داريد فكر كنيد و از آنها لذت ببريد

گشودگي ( OPENING UP )
مسايل و احساسات خود را با ديگران در ميان بگذاريد. وقتي سعي كنيد در باره مسايل خود با ديگران صحبت نكنيد، مقداري انرژي از شما گرفته مي شود كه اين خود باعث استرس مي شود . علاوه بر اين سعي در بازداري مسايل به وسواس فكري منجر مي شود . (پن باكر و ديگران در سال 1986) طي مطالعه اي در مورد دانشجويان از آنها خواستند كه مسايل و مشكلات خود را بنويسند يا در مورد آنها با ديگران صحبت كنند . نتايج مطالعه نشان داد كه اين تعداد از دانشجويان نسبت به گروه مقايسه در طي چند ماه بعد كمتر بيمار شدند و از سلامت جسمي و رواني بيشتري بر خور دار بودند. گري و فريمن تاكيد دارند كه صحبت كردن با همكاران تاثير قابل ملاحظه اي بر كاهش استرس در بين معلمان دارد.
افزايش تواناييها و مهارتها
اگر از شما خواسته شود از يك روش تدريس كه با آن آشنايي نداريد استفاده كنيد يا درسي را تدريس كنيد كه در باره موضوع آن علم كافي نداريد دچار استرس ميشويد . اما با شركت در گارگاه هاي آموزشي مي توانيد مهارتهاي جديدي را كسب كنيد و يا بر ميزان علم و آگاهي خود بيفزاييد و از اين طريق استرس خود را كاهش دهيد .(سيدمن و زاكر من)1992 خاطر نشان كرده ند كه اگر اين گارگاه ها ي آموزشي بتواند مهارتهاي اداره كلاس از سوي معلمان را افزايش دهند مقدار زيادي از استرس معلمان كاهش مي يابد .
در نهايت به اين نكته توجه داشته باشيد كه تنها شما هستيد كه مي توانيد به خودتان كمك كنيد . در واقع فرصت به حداقل رساندن استرس به دست خود شماست www.zibaweb.com

منابع و ما خذ :
1- راس ، آلتماير " استرس شغلي " ترجمه : غلامرضا خواجه پور (1377) تهران ، سازمان مديريت صنعتي
2- روت لين ميز " شيوه هاي آموزش به دانش آموزان خشمگين ..... " ترجمه :مهدي قرچه داغي (1383) تهران ، انتشارات پيك بهار
3- كريا كو ، كريس، " آموزگار و فشارهاي رواني " ترجمه مهدي قرچه داغي (1382) تهران ، انتشارات پيك بهار
4- friedman IA (2000). “ burnout in teacher “ of clinical psychology . 56,595 -606.
5- Jarvis.M (2002) “ stress news” . vol. NO

http://edumoshavere.blogfa.com/

0000000000000000

فشارهاي رواني بر معلمان‌/براي آنها كه دلشوره دارند


تدريس، حرفه‌اي هيجان‌انگيز است و به شما فرصت مي‌دهد تا موضوعات مورد علاقه خود را دنبال كنيد، به آموزش دانش‌آموزان كمك كنيد تا موفق شوند، رشد كنند و از كار گروهي لذت ببرند. با وجود اين، حرفه‌اي دشوار و پرزحمت است و تمام معلمان گاهي استرس ناشي از كار را تجربه مي‌كنند بنابراين لازم است همه معلمان در مرحله اول، راهبردهايي فرا بگيرند كه استرس ناشي از كار را به حداقل برسانند و در درجه بعد به استرس ايجاد شده بپردازند.

شايد نكته بسيار مهمي كه ابتداي كار بايد به آن اشاره كنيم اين است كه استرس پديده‌اي است كه تمام معلمان برخي اوقات آن را تجربه مي‌كنند. در واقع تصور اين كه يك فرد بتواند كاري بدون تحمل استرس انجام دهد، امكان ندارد.

در هر شغلي، استرس خفيف و گاه شديد وجود دارد كه به ما كمك مي‌كند با چالش‌هاي پيش‌آمده، مصمم‌تر روبه‌رو شويم.

در واقع خشنودي بيشتر افراد از انجام دادن كارهاي سخت، به دليل موفقيت در غلبه كردن بر مشكلاتي است كه با آنها مواجه مي‌شوند. حتي بعضي افراد معتقدند چنين چالش‌هايي نوعي سرمستي در آنان به وجود مي‌آورد. تجربه استرس ناشي از كار، هم طبيعي و هم حاكي از تندرستي است.
اگر شما كارآموز هستيد يا بتازگي واجد شرايط تدريس شده‌ايد، بسياري چيزها آنقدر برايتان تازگي دارد كه گاه به راحتي هر گونه استرسي را به عنوان بخشي از كارتان مي‌پذيريد. با وجود اين با صرف كمي وقت و تجزيه و تحليل مي‌توانيد از اين فشار بكاهيد و متوجه خواهيد شد كه كيفيت تدريس شما هم رشد كرده است.

مهارت‌ها صرفا بخشي از مجموعه مهارت‌هايي هستند كه تمام معلمان بايد آنها را فرا بگيرند و حفظ كنند.
آثار تخريبي استرس شديد در تدريس‌
استرس شديد مي‌تواند عواقب شومي در تدريس به بار آورد. استرس شديد، روحيه معلم را ضعيف مي‌كند و توانايي او را در انتقال اشتياق كه به تدريس دارد، كاهش مي‌دهد. استرس معلم مي‌تواند به 2 طريق اساسي از كيفيت تدريس او بكاهد. اول اين كه اگر شما مدتي طولاني حرفه تدريس را استرس‌زا بيابيد، ممكن است رضايت شما از اشتغال در اين حرفه كاهش يابد و اين مساله موجب دلسردي شما شود.

دوم اين كه استرس شديد ممكن است از كيفيت تعامل شما با دانش‌آموزان در كلاس بكاهد. تدريس ثمربخش، به جو مثبت كلاس بويژه به رابطه دوستانه شما با دانش‌آموزان كه با حمايت و تشويق از كلاس‌هاي آنان همراه باشد، بستگي زيادي دارد.

استرس شديد، آن روح بخشندگي را كه مستلزم ايجاد جو مثبت در كلاس است از ميان مي‌برد و ممكن است شما نسبت به مشكلات و گرفتاري‌ها با بدخلقي يا حتي خيلي بدتر به روش خصمانه عكس‌العمل نشان دهيد.

مساله مهم و نگران‌كننده ديگر كه به استرس شديد ربط دارد، پايداري طولاني‌مدت آن است كه امكان دارد موجب اختلال در سلامت فرد شود؛ همچنين بسياري از دانشجويان دوره كارشناسي، استرس ناشي از كار را يكي از دلايل بي‌علاقگي معلمان به كار تدريس گزارش كرده‌اند. مويد اين موضوع، بازنشستگي زودهنگام معلمان باتجربه است.
منابع شايع استرس‌
از نتايج حاصل از بررسي‌هاي زيادكه درباره استرس معلم انجام شده، همواره 10 حيطه به عنوان پربسامدترين منبع استرس مشخص شده‌اند كه معلمان آنها را گزارش كرده‌اند.

- تدريس به دانش‌آموزاني كه فاقد انگيزه هستند

- حفظ نظم‌

- فشار زماني و كار زياد

- مدارا با تغيير

- ارزشيابي شدن توسط ديگران‌

- ارتباط با همكاران‌

- عزت نفس و موقعيت فردي‌

- سرپرستي و مديريت

- تعارض نقش و ابهام‌

- شرايط كاري بد.

پژوهشي كه توسط لارنس، يانگ و استيد در مدارس دوره متوسطه انگلستان انجام شد، حاكي از آن است كه رفتارهاي دانش‌آموزاني كه موجب اختلال در كار معلم مي‌شوند، زمينه‌ساز استرس و فشار رواني در معلمان مي‌شود.

اين رفتارها شامل مواردي چون تاخير عمدي دير آمدن به كلاس، ايجاد اختلال هنگام تدريس، بددهني، امتناع از همكاري، حرف زدن و خودداري از پذيرش دستورات مشروع معلم است.

مك مانوس، ديگر رفتارهاي دانش‌آموزان را كه در معلمان فشار رواني ايجاد مي‌كند، شامل دير رسيدن به كلاس، كتك‌كاري با ديگر دانش‌آموزان، تقاضاي مكرر براي رفتن به دستشويي، فرار از درس، سرپيچي از تكاليف، تهديد كردن معلم، فحش دادن به دانش‌آموزان و ... مي‌داند.

كالبرگ از پژوهش خود روي 36 نفر از معلمان سوئدي دريافت كه وسعت مدرسه و فضاي فيزيكي آن رابطه بسيار زيادي با سلامت رواني معلمان دارد.

يكي از مسائل مهم ديگري كه معلمان درگير آن هستند، بعد مسافت رفت و برگشت به مدرسه است كه در طول روز باعث اتلاف وقت آنها مي‌شود و همواره دغدغه خاطر دارند كه آيا به موقع خواهند رسيد يا بايد منتظر برخورد مدير باشند.

برات در پژوهشي به اين نتيجه رسيد كه معلمان دانش‌آموزاني كه داراي محروميت مالي بيشتري هستند، فشار رواني بيشتري را نسبت به معلمان دانش‌آموزان مرفه تحمل مي‌كنند.

يك منبع جالب توجه ديگر استرس، مربوط به داشتن شغل دوم در معلمان بوده است. عقيده بر اين است معلماني كه تدريس اضافي يا شغل‌هاي دوم وسوم دارند، در برابر استرس شغلي آسيب‌پذيرتر هستند يا ميزان نشانه‌هاي استرس در آنها بيشتر است؛ بنابراين اين منبع استرس مهم است و نياز به پژوهش‌هاي بيشتري دارد.
نقش جنسيت در ميزان استرس‌
پژوهش‌ها در زمينه تاثير تفاوت‌هاي جنسيتي در استرس شغلي نتايج متفاوتي را نشان داده است، چنان كه در نظر دو عاملي هرزبرگ، زنان و مردان نظرات مشابهي درباره جنبه‌هاي دروني كار ابراز داشته‌اند. www.zibaweb.com

اين نتيجه با تحقيقات بيشتر در امريكا و هندوستان تاييد شده است. اين يافته‌ها حاكي از آن است كه تفاوت‌هاي جنسي در نگرش به خصوصيات شغلي، يا كم است يا وجود ندارد. در حالي كه برخي تحقيقات، تفاوت قابل توجهي در نگرش به جنبه‌هايي از شغل از جمله حقوق، فرصت‌هاي ارتقا و پيشرفت شغلي، ارتباطات بين فردي و علايق شغلي يافته‌اند. چندين مطالعه نشان داده كه مردان بيشتر روي حقوق، فرصت‌هاي ارتقا و پيشرفت شغلي و جنبه‌هاي ديگر از كار اهميت قائلند و زنان بيشتر كيفيت خوب ارتباطات بين فردي را ترجيح مي‌دهند.

تحقيق آيگلار وفايي (1377)‌ در بين معلمان ابتدايي ايراني نيز حاكي از استرس شغلي بيشتر در زنان نسبت به مردان است. يك تحقيق ديگر كه به وسيله رضايي (1368)‌ انجام شده است نشان مي‌دهد كه معلمان مرد در مقايسه با زنان بيشتر دچار استرس هستند و مسائل و مشكلات مالي مهم‌ترين منبع استرس ميان آنان است.
رابطه رضايت شغلي با استرس‌
رضايت شغلي به دوست داشتن وظايف مورد لزوم يك شغل تعبير شده است؛ يعني شرايطي كه در آن كار انجام مي‌گيرد و پاداشي كه به موجب آن دريافت مي‌شود. به طور كلي رضايت شغلي يكي از عوامل بسيار مهم در موفقيت شغلي است. به اين معنا كه رضايت‌مندي شغلي وسيله‌اي است بري كارايي بيشتر سازمان. به نظر هاپاك، رضايت شغلي مفهومي پيچيده و چند بعدي است و با عوامل رواني، جسماني و اجتماعي ارتباط دارد.

تنها يك عامل موجب رضايت شغلي نمي‌شود، بلكه تركيب معيني از مجموعه عوامل گوناگون سبب مي‌شود كه فرد شاغل در لحظه معين از شغلش راضي باشد و از آن لذت ببرد. فرد با تاكيدي كه بر عوامل مختلف از قبيل ميزان درآمد، ارزش اجتماعي شغل، شرايط محيط كار و فرآورده اشتغال در زمان‌هاي متفاوت دارد مي‌تواند به طريق گوناگون احساس رضايت از شغلش داشته باشد.

تحقيقات نشان داده است افرادي كه از رضايت شغلي خوبي برخوردارند ميزان استرس آنان در سطح پايين بوده است.
مهار استرس با استفاده از رژيم غذايي‌  ،چند نوع رژيم غذايي براي كاهش استرس وجود دارد.

غذهايي كه نبايد خورد: ممكن است داشتن يك روحيه شاد مسخره به نظر آيد؛ اما زماني كه بحث مهار استرس پيش مي‌آيد در صورتي كه رژيم غذايي شما سالم و آگاهانه باشد، مساله فوق دست‌نيافتني نيست. بكوشيد از موارد زير اجتناب كنيد:

- رژيم غذايي درهم و برهم‌

- الگوي غذايي نامرتب‌

- پرخوري مداوم‌

غذاهايي كه حتما بايد خورد:

- زماني كه دچار استرس مي‌شويد بدن شما كلسيم خود را از دست مي‌دهد. پس كلسيم را در سبزي‌هايي بيابيد كه داراي فيبرهاي غني هستند.

- مشغله ما بسيار است، اما اگر غالبا غذاهاي تازه مصرف كنيد، سالم‌تر خواهيد بود.

- از نان و حبوبات استفاده كنيد.

3- وعده در روز غذا بخوريد و هرگز صبحانه را از برنامه غذايي خود حذف نكنيد. در صورت عجله در صرف غذا، استرس شديدتر مي‌شود.

- براي يك صبحانه سالم قدري آب سيب، موز و گلابي بنوشيد. اين مواد براي هضم صبحانه، در يك روز سرد و ناخوشايند مفيد هستند.

- با آگاهي و بدون وسواس غذا بخوريد و به ميزان كالري، چربي، نمك و كلسترول نگاه كنيد.

- از يك رژيم غذايي سخت اجتناب كنيد، زيرا لذت غذا خوردن را از ميان مي‌برد و تقريبا شكست شما را تضمين مي‌كند.

6- مورد از بهترين ورزش‌ها براي كاهش استرس:

- ماشين خود را در پاركينگي كه از اداره شما دور است، پارك كنيد و بكوشيد مقداري از راه را پياده طي كنيد.

- قبل از آن كه نان روغني را روي ميزتان بگذاريد، ابتدا بيرون قدم و به دوستان خود سري بزنيد.

- اگر از قطار زيرزميني يا اتوبوس استفاده مي‌كنيد، قدري زودتر از منزل خارج شويد و قدم بزنيد.

- سعي كنيد در اداره هر روز از پله‌ها استفاده كنيد؛ اما سعي كنيد كه اين كار را بتدريج انجام دهيد.

- سعي كنيد حمام‌تان يك طبقه بالاتر يا پايين‌تر از بقيه اتاق‌هاي ساختمان باشد.

- در مهماني هفته آينده بكوشيد بايستيد و با بقيه صحبت كنيد، به جاي آن كه در يك جا بنشينيد.
تاثير خنده بر كاهش استرس‌


خنده‌هاي دلپذير نشاط‌آور روح و روان است. چند دكتر روانكاو در مصاحبه‌اي درباره روابطه بين شوخ‌طبعي و شور و شوق عادي براي زندگي و سلامت، نظرياتي به ما ارائه كرده‌اند.

دكتر ديويد برسلر مي‌گويد: به نظر من، تمام مدت با آدم‌هاي جدي سر كردن، كسالت‌آور است. انسان‌هايي با روحيه خوب به ديگران روحيه مي‌دهند.

افراد منفي‌باف را كنار بگذاريد. به ميان مثبت‌انديش‌ها برويد؛ همان‌هايي كه شما را بيشتر از خنده و خوشي لبريز مي‌كنند تا دلتنگي و بدبختي.

دكتر هري السن، الگو داشتن را مطرح مي‌كند كه يكي از سريع‌ترين روش‌ها براي دستيابي به نعمت شوخ‌طبعي است. او مي‌گويد: شوخ‌طبعي روش معيني ندارد؛ ولي براي تسلط بر آن بايد آن را ديد و شخصا تجربه كرد.

دكتر فارست پويد گزارش مي‌كند كه خنده، همچون چند دقيقه آرامش‌يابي يا پياده‌روي سريع مي‌تواند شما را دوباره جوان كند.
برخورد عملي با استرس‌
بهترين روش براي برخورد با استرس، برآورد خطرات احتمالي و تصميم‌گيري و اجراي برنامه عملي است.

اگرچه انسان در زندگي مدرن، بيشتر از دوره غارنشيني به تفكر سالم نياز دارد؛ اما نمي‌توان زنگ خطرها را ناديده گرفت. فرد ابتدا همه چيز را بررسي مي‌كند و از احتمال بروز خطر آگاهي مي‌يابد. اگر خطري وجود داشته باشد، لازم است با آن مقابله كند. چنانچه خطري وجود نداشته باشد يعني زنگ خطر را اشتباهي احساس كرده باشد آن را خاموش يا كم كنيد يا در نهايت آن را ناديده بگيريد.

كنترل استرس و مراقبت از خويش بسيار اهميت دارد. مراتب مراقبت از خويش شامل اين موارد است:

- كاهش يا حذف كافئين (قهوه، نوشابه، چاي، شكلات)

- كاهش يا حذف شرايط استرس‌زا

- ‌بررسي افكار ترس‌آور با دوستان قابل اعتماد

- پذيرش نياز به مشاوره و روان درماني در مواردي كه استرس، مشكلات اساسي در زندگي فرد به وجود آورده است.

- انجام تمرين‌هاي روزانه‌

- اجتناب از داشتن روابط منفي‌

- اجتناب از مواجهه با برنامه‌هايي كه باعث افزايش استرس مي‌شود (تحصيلات، قمار، كار زياد، روابط نامشروع)
نگرش عملي و باورهاي مثبت در مقابله با استرس بسيار مفيد هستند. نگرش‌ها و باورها مي‌توانند بر مكانيسم دروني كنترل‌كننده استرس تاثيرگذار باشند.
پيشنهادهايي به معلمان‌ برای کاهش استرس
- در برخي موارد كاهش و از ميان بردن عوامل استرس‌زاي مخرب و منفي غيرقابل انجام است. وظيفه هر معلم كه فشار رواني را بر خود احساس مي‌كند اين است كه علاوه بر شناسايي عوامل استرس‌زا، به مطالعه علايم و نشانگان استرس و همچنين شيوه‌ها و مكانيسم‌هاي مقابله با آن بپردازد و بكوشد با روش‌هاي علمي دقيق، خود را عليه استرس‌زاها مقاوم و بدين وسيله سلامت خود را تامين كند

- تحقيقات نشان مي‌دهد تحرك و فعاليت‌هاي جسماني به فائق آمدن بر استرس كمك موثري مي‌كند.

- به وسيله بيوفيدبك‌ (Biofeedback) يا متمركز كردن فكر، مي‌توان استرسي را كه به وجود آمده است، تخفيف داد يا بر استرسي كه وجود داشته است و ادامه دارد، كنترل بيشتري پيدا كرد.

- برقراري روابط اجتماعي نزديك با همكاران و كساني كه مورد اعتماد فرد هستند و دردش را مي‌فهمند و از او حمايت و پشتيباني مي‌كنند، مي‌تواند به كاهش استرس يا حداقل مقابله با پيامدهاي آن منجر شود.

- لازم است در محيط مدرسه خودشان را صرفا در كار محصور نكنند. زنگ‌هاي تفريح را به خود اختصاص دهند و به دانش‌آموزان نيز بياموزند كه از مراجعه به معلم و رفع اشكالات درسي در ساعات تفريح خودداري كنند.

- نقاط ضعف و محدوديت‌هاي خود را شناسايي و سعي در زدودن آنها كنند و اجازه ندهند اين ضعف‌ها براي مدت طولاني چيره و باعث بروز استرس و مشكلات جديد شود.

- انتخاب شغل، انتخاب شيوه زندگي است و انتخاب زندگي كه با خلق و خوي و شخصيت و منش انسان سازگار نباشد، باعث استرس و فشار رواني در همه عمر مي‌شود.

- هر چند كار لازمه زندگي است، اما همه زندگي كار نيست. بكوشيد به جنبه‌هاي ديگري از زندگي كه نشاط‌انگيز، ارضاكننده و لذتبخش است نيز توجه داشته باشيد.

- بخش ناچيزي از وقت روزانه خود را براي پرداختن به آنچه دوست داريد، مثل نقاشي، هنر، رايانه و... اختصاص دهيد.

- با جلوگيري از حساسيت بيش از اندازه و كاهش سطح توقع خود از ديگران و ترك فوري محيط‌هاي پرفشار در صورت عدم موفقيت در اصلاح آن مي‌توانند تا حدي به آرامش برسند.

- از ورود به محيط‌هاي تنش‌آميز تا حد ممكن خودداري كنيد؛ هرچند بعضي از عوامل استرس‌زاي شغلي تا حدي اجتناب‌ناپذيرند.

رابرت اليوت، متخصص قلب دانشگاه نبراسكا در مورد چگونگي مقابله با فشار روحي توصيه مي‌كند:

- براي چيزهاي بي‌ارزش حرص نخوريد.

- همه چيز را كم‌اهميت تلقي كنيد و اگر نمي‌توانيد با مشكلات بجنگيد يا از آنها بگريزيد، هر چه در دل داريد، بيرون بريزيد.

- با برنامه‌ريزي در زندگي، خود را چنان آماده كنيد تا مجبور نباشيد چند كار را با هم انجام دهيد.

- از طريق صرف وقت براي اموري كه لذت مي‌بريد و احساس خوبي درباره آنها داريد، فشار خود را كاهش‌دهيد.
فرمول موفقيت‌
زماني كه فرد استرس را به عنوان يك هشدار در نظر مي‌گيرد و اجازه نمي‌دهد كه اين اضطراب، تفكر يا باور او را تحت تاثير قرار دهد بهتر مي‌تواند تصميم‌گيري كند. استرس، بخش بسيار مهمي از تداوم حيات است، به عنوان هشدار عمل مي‌كند و پيام ديگري جز احتمال وجود خطر به همراه ندارد. براي افزايش منابع ذهني و داشتن زندگي شادتر، سالم‌تر و قابل كنترل به پيشنهادهاي زير توجه كنيد.

- به احساسات اضطراب‌آور خود توجه كنيد.

- ايمان به خدا و ايمان به خود را فراموش نكنيد. حتي اگر بر اين باوريد كه در فهرست سياه خدا قرار داريد.

- سپس براي فكر كردن و تصميم‌گيري از منطق خود كمك بگيريد.

http://www.bashgah.net


0000000000000


عصبانيت و راههای پيشگيری از آن
معانی لغوی عصب :
1 – تافتن ، پیچیدن – پیوستن – درخت پیچک – شاخه های درخت را به هم بستن
معنای پزشکی عصب :
2- تارهای سپیدی که مغز را با اجزاء مختلف بدن حیوانی مرتبط می سازد
معنای لغوی عصبانی:
منصوب به عصب ، با زیادت الف و نون برای تأکید مانند روحانی – جسمانی – نورانی و ...
اصطلاح پزشکی:
آنکه روحا ناراحت است . کسی که تعادل قوای ارادی و تسلط خود را بر اثر ناراحتی از دست داده است. درواقع عصبانیت حالتی است که ما قادر به کنترل رفتار و حرکات خود نیستیم و تنفر یک حالت شرطی بسیار بد ایست که به ذهن ما خطور می کند.
تعریف دیگری که از عصبانیت شده است این است که : عصبانیت حالت فوق نارضایتی است . وقتی از پدیده ای یا چیزی خوشمان نمی آید عصبانی می شویم و بدین وسیله ناخشنودی خود را ابراز می کنیم و عملی را انجام دهیم که آن عمل می تواند مثبت یا منفی باشد
تفاوت خشم با عصبانیت:
پیشینیان عصبانیت را با خشم یکی می گرفتند در حالی که اینچنین نیست
چو خشم آوری آنگه شوند از تو سیر
که از بام پنجه گز افتی به زیر (سعدی)
تن ، گور تست خشم مگیر از حدیث من
زیرا که خشم گیر نباشد سخن پذیر (ناصر خسرو)
قدرتش بر خشم سخت خویش می بینم روان
مرد باید کو به خشم سخت خود قادر شود (منوچهری)
چو خشم آورم شاه کاووس کیست؟
به من دست یازیدن طوس چیست؟ (فردوسی)
تمام موارد بالا به عصبانیت اشاره دارند نه خشم ، در حالی که مولانا خشم را با عصبانیت یکی نگرفته است:
گفت : زین خشم خدا نبود ، امان
گفت ترک خشم خویش اندر زمان
سنگ را گر گیرد از خشم تو است
چون تو دوری و ندارد بر تو دست .
ما از فقر جامعه ، پایمال شدن حق مظلوم و امثال اینها خشمگین می شویم نه عصبانی ، در حالی که از توهین یک نفر عصبانی می شویم و حالت دفاعی می گیریم . همچنین عصبانیت می تواند نتیجه خود محوری باشد . عصبانی می شویم چون می خواهیم حرف ما پذیرفته شود. عصبانی می شویم چون نمی خواهیم کم بیاوریم و ..
علل عصبانیت (طبق بارش افکار اعضای کانون قلم ):
1- سرخوردگی
2- محرومیت
3- تنبیه
4- تهدید
5- تمسخر
6- تحقیر
7- سر و صدا
8- حل مسائل
9- عجز
10- وقتی دیگران مانع ارضای ما می شوند
11- حس برتر اندیشی دیگران
12- مقاصد شر و انگیزه های پنهانی دیگران
13- وقتی زیاد اشتباه می کنیم
14- سرد و غیر حساس بودن دیگران
15- وقتی نیازهای ما نادیده گرفته می شود
راه حل های جلوگیری از عصبانیت:
1- پاک کردن صورت مسأله
2- نگاه کردن به آیینه
3- قدم زدن
4- فکر عواقب کار بودن
5- ایمان
6- دین (مثال مالک اشتر)
7- شنا
8- خارج شدن از محلی که باعث عصبانیت شده
9- اعتماد به نفس
http://amouzgar.persianblog.ir/

0000000000000000000000000000000000

 

عصبانیت و راه حل آن

جنون، شكل پیشرفته عصبانیت است.هراس بی جهت مانند ترس است، حالتی كه در آن ما حتی فاقد كنترل رفتار و دنیای اطرافمان هستیم.تنفر حالت شرطی بسیار بدی از یك فرد است كه در فكر ما به وجود می آید، از تماس با او اجتناب می كنیم و ممكن است بدترین چیزها را برای او آرزو كنیم، شاید حتی امیدوار باشیم كه او مصیبتی را تجربه كند. هر سه هیجانی كه در اینجا نام برده شد، هركدام به شكلی است كه در اینجا آنها را به طور ساده عصبانیت خواهیم نامید.
هیجانات ثانویه ای در حواس ما وجود دارند كه از هیجانات دیگر ناشی می شوند، از قبیل: آسیب دیدن، ترس، گناه، ظلم، یأس و غیره.به طور كلی ما توسط دو باور كنترل می شویم :
1 - ما باور داریم كه باید بعضی چیزها را داشته باشیم كه دیگران مانع از این شده اند كه ما آنها را داشته باشیم. این موارد می تواند چیزهایی مانند: خواب، غذا، پناهگاه، آسودگی فكر، همسر یا اشخاص دیگری كه ما به آنها وابسته هستیم باشد.
بعضی از عصبانیت هایی كه ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یك فرافكنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درك كنیم و بپذیریم، ممكن است دیگران را هم درك كنیم و بپذیریم.
2 - ما باور داریم شخصی كه ما درباره او احساس عصبانیت داریم مسئول این ماجراست، برای این كه ما این گونه درك می كنیم. ما باور داریم كه اگر آن فرد نبود، ما بدبخت نبودیم؛ آن مرد یا زن مسئول درد و بدبختی ماست. عصبانیت همچنین می تواند شروعی باشد كه دلالت دارد بر تغییر اساسی در یك فرد یا حتی در تمامی یك جامعه. عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد كه صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان كردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم كه این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار كنیم. تكنیك های گوناگونی برای تخلیه هیجانی این انرژی وجود دارد كه به هیچ وجه به طرف دیگران صورت نمی گیرد. همچنین مواردی وجود دارد كه ما به منظور گرفتن نتیجه به عنوان این كه مسئول هستیم ممكن است نیاز به اظهار عصبانیت داشته باشیم. می توانیم این كار را بدون این كه دیگران را فریب دهیم یا به آنها آسیب برسانیم انجام دهیم. تنفر از دیگران براساس ضعف و تا حدودی جبران قابلیت ها است. یك شخص قوی به ندرت متنفر می شود.
ما عصبانیت خودمان را تا اندازه ای تشخیص می دهیم، بیان می كنیم ، راه های غیر مضر ابراز آن را شرح می دهیم، و انرژی آن را در جهت مثبت، به سوی قدرتمند شدن خودمان و تغییر اجتماعی متمركز می كنیم.
فهرستی از بعضی از علل رایج عصبانیت نسبت به دیگران، می تواند بدین ترتیب باشد :
1 - وقتی دیگران كاری را انجام می دهند كه موافق نظر ما نیست .
2 - وقتی دیگران ما را درك نمی كنند.
3 - وقتی دیگران مانع از ارضای نیازهای ما می شوند (یك نیاز می تواند روان شناختی باشد از قبیل نیاز به مورد قبول دیگران قرار گرفتن، مورد احترام دیگران بودن، یا داشتن عزت نفس )
4 - وقتی دیگران به ما احترام نمی گذارند.
5 - وقتی دیگران فكر می كنند كه برتر از ما هستند.
6 - وقتی دیگران سعی در كنترل یا سرکوبی ما دارند.
7 - وقتی دیگران ما را مورد انتقاد قرار می دهند.
8 - وقتی به ما دروغ می گویند یا درباره زندگی خصوصی ما صحبت می كنند.
9 - زمانی كه دیگران ما را اذیت می كنند یا شخصی بر روی كارهای ما دقیق می شود.
10 - وقتی دیگران مقاصد شر یا انگیزه های پنهانی دارند.
11 - وقتی دیگران منفی نگر هستند، شكایت می كنند، ناله می كنند، انتقاد می كنند.
12 - زمانی كه بعضی از افراد فكر می كنند بیشتر از همه می دانند.
13 - وقتی بدون این كه بپرسیم به ما اطلاعات می دهند.
14 - وقتی افراد نقش قربانی یا بدبخت را بازی می كنند و می خواهند به آنها توجه شود.
15 - زمانی كه دیگران برای مراقبت از خودشان پرستار نمی گیرند یا محموله و بار خودشان را حمل نمی كنند.
16 - وقتی افراد زیاد اشتباه می كنند.
17 - زمانی كه افراد به قولشان یا قرار ملاقات توجه نمی كنند.
18 - وقتی دیگران ضعیف و وابسته هستند.
19 - هر وقت سایرین خودپسندانه عمل می كنند و نسبت به نیازهای ما بی اعتنایی می كنند.
20 - هنگامی كه دیگران از ما یا سایرین استفاده می كنند.
21 - وقتی دیگران سرد و غیر حساس هستند.
22 - زمانی كه افراد نسبت به دنیای اطرافشان یا تعهدات خود احساس مسئولیت نمی كنند.
23 - وقتی دیگران تنبلی می كنند.
24 - زمانی كه نیازهای ما را نادیده می گیرند.
25 - وقتی دیگران ما را نادیده می گیرند و سایر دلایل دیگر.
جالب توجه خواهد بود كه در برابر رفتار كردن طبق این موارد از اول تا آخر در این فهرست كلمه «من» را جایگزین كلمه «دیگران» نماییم.
وقتی ما از دست خودمان عصبانی هستیم می توانیم برای خاتمه دادن به آن، تغییرات مشابهی را در عبارتمان ایجاد كنیم. این تجربه ممكن است فاش كند كه بعضی از عصبانیت هایی كه ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یك فرافكنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است.
اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درك كنیم و بپذیریم، ممكن است دیگران را هم درك كنیم و بپذیریم.اعمال مثبتی را كه پیش از عصبانیت یا تنفر می توانیم انجام دهیم عبارت اند از :
1 - آیا ما می توانیم شخص دیگری بشویم؟ ویژگی های منفی و ضعف ها را بشناسیم. همه ما عیوبی داریم و لحظاتی وجود دارد كه ما به دیگران احترام نمی گذاریم و آنها را دوست نداریم.
2 - اگر ما اعتقاد داشته باشیم كه اتفاقات تصادفاً رخ می دهند و این كه آنچه را در هر لحظه برای روند ترقی خود نیاز داریم به درستی در زندگی معین كنیم، قادر خواهیم بود مسئولیت آنچه را كه اتفاق می افتد بر عهده بگیریم و دیگران را مقصر ندانیم.
عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد كه صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان كردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم كه این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار كنیم.
3 - ما نیاز به درك این مطلب داریم كه تنها خالق حقیقت خودمان هستیم و این كه مجذوب زندگی هستیم و دیگران با آنچه كه ما در درون خودمان احساس و فكر می كنیم و با آنچه ما یاد می گیریم هیچ شباهتی ندارند.
4 - ما می توانیم انرژی خود را به سوی تغییر دادن یا خنثی كردن آنچه كه ما را عصبانی می سازد هدایت كنیم.
5 - ما می توانیم ویژگی های منفی و ضعف هایمان را بشناسیم و بفهمیم و بنابراین درک بهتری از دیگران داشته باشیم.
6 - ما می توانیم بخشیدن را یاد بگیریم و دیگران و خودمان را به صورتی كه هستیم دوست داشته باشیم
www.zibaweb.com
منبع :بخش اجتماعی تبیان گروه مشاوره اردکان

http://www.hamra.blogfa.com/



********************************

اضطراب عامل مرگ بيماران قلبي است
پژوهشگران آمريكايي دريافتند اضطراب طولاني مدت براي مبتلايان به بيماريهاي قلبي كشنده‌است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پايگاه خبري نيوكرالا، در اين پژوهش محققان دانشكده پزشكي هاروارد با بررسي 516 بيمار قلبي دريافتند، اضطراب شديد و طولاني مدت احتمال بروز حمله قلبي ناشي از آن را افزايش مي دهد.
بنا به اين گزارش، اين پژوهش نشان مي دهد اين احتمال در بيماران قلبي تقريباً ‌2 برابر افزايش مي‌يابد.
همچنين در اين پژوهش آمده است: مدت زماني كه پزشك و خانواده بيمار با وي هستند مهمترين عامل در جلوگيري از اضطراب اين بيمار است و به عبارتي ديگر هرچه بيمار با خانواده و پزشك تعامل بيشتري داشته باشد وضعيت سلامتي وي بهتر مي شود و اضطراب كمتري خواهد داشت.
بر اساس اين گزارش، محققان اين پژوهش به مدت زمان اضطراب بيمار تأكيد زياد دارند و اعلام کردند رابطه مستقيمي بين زمان اضطراب و بروز سكته در فرد مشاهده مي شود.
http://www.salamatnews.com
********************************

جهت مطالعه : افسردگي معلمان و پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان

هدف پژوهش بررسي رابطه ميان افسردگي معلمان و پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان آنان در پايه پنجم دوره ابتدايي با توجه به نقش تعديل‌كننده حمايت اجتماعي است . روش تحقيق تجربي است . جامعه آماري شامل دانش‌آموزان سال پنجم ابتدايي شهر اهواز است كه از ميان آنها 120 نفر به شيوه تصادفي چند مرحله‌اي براي بررسي انتخاب شده‌اند. افزون بر آن، كليه دانش‌آموزان كلاسهاي معلمان نمونه تحقيق هم در اين مطالعه شركت داشته‌اند. ابزار گردآوري اطلاعات شامل پرسشنامه حمايت اجتماعي (فيليپس و ديگران، 1986) و مقياس افسردگي بك , DI` بوده است . يافته‌ها نشان مي‌دهد كه 1) همبستگي‌ميان پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان و افسردگي در معلمان برخوردار از حمايت اجتماعي بالا و پايين به ترتيب برابر با -0/27 و -0/34 است كه از لحاظ آماري معني‌دار است . 2) همبستگي ميان افسردگي و حمايت اجتماعي در معلمان برابر -0/37 است كه در سطح آماري 0/01 معني‌دار است . 3) همبستگي ميان حمايت اجتماعي معلمان و پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان آنان 0/66 است .

وزارت آموزش و پرورش ، پژوهشكده تعليم و تربيتhttp://dbase.irandoc.ac.ir/

***********************************************

جهت مطالعه :آفتاب : ‌٧١درصد معلمان تايواني مي‌گويند؛ به دليل نبود سياست مناسب آموزشي در اين كشور دچار افسردگي شده‌اند.

اين معلمان مي‌گويند چون در اين كشور زمان كافي براي ارايه مطالبشان وجود ندارد، افسرده شده‌اند

طبق گفته این معلمان ؛ علت اصلي افسردگي  نبودن سياست مناسب آموزشي است و اگر اين امر همين‌طور تداوم داشته باشد، ديگر خبري از معلم سالم در اين كشور نخواهد بود. از طرفي اين امر سبب شده تا آنها نتوانند خوب درس بدهند و بالطبع همين مسأله فشار رواني آن‌ها را بيشتر كرده است.
http://www.aftabnews.ir/vdcexz8jhp8fz.html

مرجع:خبرگزاری ايسنا

******************************************

مطلب مرتبط : _ بدون اطلاع قبلی از دانش آموزان  امتحان و پرسش نداشته باشید

بهداشت روانی مدیران مدارس

_روشهای برخورد با اشتباهات دانش آموزان در کلاس درس توسط معلم،ویژگیهای معلمان کارآمد و موفق