zibaweb.com  زیبا وب ،سایت مفید برای محققان ایرانی

زهره يوسفي نژاد، ویژگیهای معلم شایسته،شعار جهانی سازمان ملل در مورد معلمان،انجام کارهای پژوهشی توسط معلمان،ضرورت تحقیق و پژوهش معلمان،چگونه معلمان را به تحقیق علاقمند سازیم؟،عقب ماندگی معلمان نسبت به آموزش و دانش،چرا دبیران مطالعه نمی کنند،چرا معلمین تحقیق نمی کنند،

 

 راه هاي گسترش فرهنگ مطالعه و پژوهش معلمان

مطالعه تاريخ تمدن و تاريخ علم نشان مي دهد که افراد و کشورهايي در علم پيشرفت داشته اند که عادت به مطالعه و کتابخواني جزو زندگي روزمره آنها بوده است زيرا که مطالعه زندگي را گسترش مي دهد. مطالعه گر متوجه مفهوم زندگي در ديگر نقاط دنيا و ساير دوره هاي تاريخ مي شود. براي خود و سايرين معيارهايي قائل مي شود و زندگي خويش را با کشمکش هاي تاريخ مقايسه مي کند و به پيروزي ها و محروميت هاي خويش پي مي برد.
در اين ميان نقش معلم به عنوان عامل اصلي انتقال فلسفه نظام تعليم و تربيت از طرفي آموزش کتاب هاي درسي از طرف ديگر، انکار پذير است و مي تواند اثرات عميقي را در ايجاد علاقه به مطالعه در فراگيران به جا گذارد. بنابراين اين ضرورت و اهميت مطالعه از دو جهت براي معلم قابل توجه است. يکي از اين جهت که خود معلم به کسب اطلاعات و آگاهي هاي بيشتري نياز دارد و ديگر آنکه دانش آموز را به مطالعه بيشتر  ترغيب و تشويق نمايد، زيرا اگر عادت مطالعه از دوره ابتدايي در کودکان و نوجوانان به وجود نيايد در بزرگسالي علاقمند ساختن آنان به مطالعه کارآساني نيست

اگر بپذيريم که با اصلاح آموزش و پرورش،  جامعه نيز اصلاح خواهد شد و به فلاح و رستگاري خواهد رسيد، آنگاه به جايگاه رفيع معلم پي خواهيم برد. بنابراين معلم مي بايست واجد صلاحيت ها و شرايطي باشد از جمله پويايي، تفکر، تعقل و انديشه که اين همه در سايه مطالعه خوب و هدفمند حاصل خواهد شد.
معلمان به خصوص در کشورهاي در حال رشد نتوانسته اند همگام با پيشرفت دانش پيش بروند، زيرا عده زيادي از معلمان همانند ساير افراد جامعه کمتر به مطالعه مي پردازند، در نتيجه از نظر دانش و آگاهي چندان مجهز نيستند. بسياري از معلمان تنها به تدريس مطالب کتاب هاي درسي اکتفا مي کنند و هرگز از آن فراتر نمي روند و اگر دانش آموز خارج از کتاب درسي از آنان پرسشي کند چندان توجهي به آن نشان نمي دهند. البته اين وضع رابطه مستقيمي با وضع جامعه اي که معلمان در آن زندگي مي کنند دارد ولي وظيفه معلمي ايجاب مي کند که معلمان، فراگيران را به مطالعه هر چه بيشتر دانش برانگيزند. زيرا عادت به مطالعه بايد در محيط خانواده آغاز شده و سپس در محيط  مدرسه به ياري معلمان قوام گيرد. جامعه نيز به نسبت تحول و دگرگوني خود، هر روز انتظارات جديدي از تعليم و تربيت دارد. معلم امروز نمي تواند تنها با اتکا به داشتن مدرک ديپلم يا ليسانس روانه کلاس  شود بدون اينکه پيش از ورود به کلاس آموزشي نديده و آگاهي هايي کسب نکرده باشد. در غير اين صورت به صنعتگري مي ماند که براي سازندگي، بدون وسيله به سراغ مواد خام رود. در حرفه معلمي کل شخصيت معلم اهميت فراواني مي يابد و همچنين ديدگاه معلم و فلسفه اي که او به آن اعتقاد دارد، شديدا در چگونگي کار او تاثير مي گذارد. طوري که او را از حالت شخصي که فقط فن و تکنيک مي داند خارج کرده و به صورت انسان  انديشمندي در مي آورد که مسووليت بزرگ تربيت انسان ها را بر عهده دارد. برشمردن ويژگي هاي معلم چندان کار آساني نيست زيرا که جوامع گوناگون با فلسفه ها و نظرگاه هاي گوناگون از علم انتظارات متفاوتي دارند، اما در مجموع مي توان گفت معلم شايسته کسي است که آگاه باشد به چه کسي مي آموزد، چرا مي آموزد و چگونه بايد بياموزد

«گيلبر هايت» در کتاب خود ويژگي هاي معلم شايسته را اينگونه بيان مي کند:
علاقمند بودن به فراگيران، شناخت تفاوت هاي موجود بين دانش آموزان و روحيه هر کدام، مسلط بودن به موضوع درس، ايجاد رابطه بين جامعه و مدرسه، آگاهي از فنون و مهارت هاي آموزشي و مطالعه مداوم و کسب آگاهي بيشتر.
او در رابطه با مطالعه مداوم و آگاهي بيشتر اينگونه مي نگارد: در ارتباط با اين ويژگي، با گسترش دانش، معلمان بايد هر روز بر آگاهي هاي خود بيفزايند. در آموزش و پرورش رسمي، معلمان که به عنوان عامل انتقال دانش ها به فراگيران هستند بايد در زمينه کار خود در ارتباط دائم با يافته هاي جديد باشند. اگر معلمي غافل از اين امر باشد، در حرفه خود ناچار به تکرار مکرر است و موفقيت چنداني نخواهد داشت. پس مطالعه براي معلم از هر کس ديگري لازمتر است.
حال که چنين است بايد در جست وجوي راهکارهايي براي ترغيب و تشويق هر چه بيشتر معلمان به مطالعه، تحقيق و پژوهش برآمد.
روش هايي که در اين مقاله مطرح شده است تلاشي است در اين راستا:
1- نحوه گزينش معلمين:
در جوامع پيشرفته، معلمين از ميان نخبه ترين افراد و دانشجويان انتخاب مي شوند زيرا که به قول شاعر:
ذات نايافته از هستي بخش
کي تواند که شود هستي بخش
2- ايجاد نياز:
فضاي حاکم بر آموزش و پرورش مي بايست به گونه ايي باشد که معلم احساس نياز کند، نياز به کار آمدتر شدن به روز نمودن اطلاعات و افزايش مهارت خويش.
بنابراين شايسته است برنامه ريزان آموزشي در برنامه هاي کلان خود، اين مطلب را مدنظر قرار دهند. اگر معلم در چنين جوي قرار بگيرد، مطمئنا براي کسب آگاهي بيشتر تلاش خواهد نمود. به عنوان مثال همانگونه که يک استاد دانشگاه براي حفظ سمت خود بايد در هر سال چندين مقاله، تحقيق و پژوهش ارائه دهد، معلم نيز به لحاظ اينکه اولا نقش الگويي وافري داشته و همچنين به عنوان يکي از عوامل اصلي شکل دهنده شخصيت کودک محسوب مي گردد، شايسته است که ملزم به اجراي چنين طرح هايي شود. اگر او در اين بستر قرار بگيرد مطمئنا شاهد تحولات عظيمي در حيطه فرهنگي جامعه خواهيم بود. اما از آنجا که پويايي يک معلم رابطه تنگاتنگي با ميزان اوقات فراغت، وضعيت معيشت و نبود مشغله هاي فکري گوناگون او دارد بنابراين نمي توان بدون در نظر گرفتن کليه عوامل محيطي و اجتماعي، به دنبال اجراي چنين برنامه هايي بود. زيرا معلمي که نه از درآمد مناسب و نه حتي از مسکن مناسب برخوردار است و به دليل کمي حقوق مي بايست تمامي ساعات روز را به تدريس اشتغال داشته باشد، هرگز نخواهد توانست در چنين حيطه هايي گام بردارد.
3- برپايي دوره هاي بازآموزي براي معلمان نيز به کارآمدتر شدن آنها و به روز نمودن اطلاعات ايشان کمک بسزايي خواهد نمود.
4- اختصاص بن کتاب به فرهنگيان از جمله ضرورياتي است که به فراموشي سپرده شده است.
5- ساخت و تجهيز کتابخانه هاي دائمي و مجازي (اينترنتي) ويژه معلمان در هر منطقه مي تواند گام مهمي در ترغيب آنان به مطالعه و پژوهش باشد. در چنين مکاني مي توان تمامي تحقيقات، پژوهش ها و آثار معلمان را جمع آوري نموده تا سايرين نيز بتوانند به آساني به اين منابع دسترسي داشته و ضمن الگوبرداري از فعاليت هاي مثبت انجام شده، از انجام تحقيقات و پژوهش هاي تکراري و بي ثمر خودداري نمايند.
6- تحقيق و پژوهش يک ضرورت است: راهي است که انسان براي رفع مشکلات پيرامون خود و حل مسائل خويش در پيش گرفته است. پس دستاورد تحقيق و پژوهش گره گشايي است. اگر شرايطي حاصل شود تا معلمين از نتايج تحقيقات همکاران خود مطلع شوند و به وضوح دريابند که چگونه مي توان با اين کار، بر مشکلات پيرامون خود فائق آمد، مطمئنا خود نيز به انجام آن ترغيب شده و فعالانه راه تحقيق و پژوهش را در پيش خواهند گرفت

7- در بسياري از جوامع پيشرفته معلمين ساعاتي از وقت تدريس خود در مدرسه را صرف انجام کارهاي پژوهشي مي نمايند. به نظر مي رسد لحاظ نمودن چنين برنامه هايي نيز مي تواند باعث ترغيب ايشان به تحقيق و پژوهش باشد.
8- اختصاص امکانات مادي و رفاهي به تحقيقات و پژوهش هاي ارزشمند نيز مي تواند از عوامل موثر در تشويق معلمان به اين امر باشد.
به خاطر داشته باشيم شعار جهاني سازمان ملل را:
«حد هيچ کشوري از حد معلمان آن کشور فراتر نخواهد بود.»
پس پيش به سوي تربيت معلماني صاحب تفکر و انديشه.
http://www.mardomsalari.com

 

 ايجاد انگيزه در معلمين

بزرگترين مشكل در نظام آموزش و پرورش عدم كاربرد اصول روانشناسي در كلاس هاي درس مي باشد به همان دليل عدم رغبت و عدم توجه به خواسته ها و نگرشهاي معلمان و كارورزان دروس روانشناسي ، روشها و فنون تدريس ، فلسفه آموزش و پرورش ، جامعه شناسي ، اقتصاد و متون تخصصي را به صرف دروس دانشگاهي بودن و اخذ صلاحيت مي گذرانند و به كار آمدي و اهميت و اولويت آنها توجه نداشته و در ميدان عمل تجربيات خود را مهمترين راهبرد علمي مي نامند .

معلمي كه نمي داند بايد روانشناسي رشد كودكي و نوجواني را بگذراند تا به علل رفتار كودك و نوجواني پي ببرد  يا نمي داند كه هرروز از فلسفه استفاده مي كند و جهت گيري دانش آموز محور ، تجربه نگر ، پراگماتيست ، پيشرفت گرائي ، بنيادگرائي را به كار مي بندد ، و اين تغيير سبكها از فلسفه گرفته شد و اصولاً هر نوع جامعيت . تعمق ، انعطاف پذيري در تعليم و تربيت نوعي تفكر فلسفي است ، نمي داند اصول يادگيري آفريدن است ، يادگيري رشد و تكامل است ، يادگيري زندگي كردن و پيش رفتن است و اصولي دارد ، اصل تجانس و تناسب ، ميان هدفها ، فعاليتها و ارزشيابي اصل سازمان و وضوح سازماندهي ا
طلاعات ، اصل تنوع در نيازها ، شيوه ها ، رغبت ، استعدادها و ترجيحات اصل پردازش فعال كسب اطلاعات معنا دار و ارتباط با زندگي روزمره ، يادگيري مبتني بر تجربه : آنچه شخص خود عمل كند ياد مي گيرد . اصل تفكر در سطوح عالي تركيب ، ارزشيابي ، تجزيه و تحليل ، آفريدن براي رسيدن شكوفايي بايد از طريق نيازها ، سائق ها ، كنجكاوي ، رغبت و علاقه وارد شد ، دانستن اين نكته مهم است كه بدانيم انگيزش قلب آموزش و پرورش است ، بدون شك معلم پرتلاش و دلسوز در اين برهه از زمان بسياري از اين فنون مهارتها را به كار مي برد .

ولي نيازها و پيچيدگي هاي امروز خيلي بيشتر است بايد با نگاهي اصولي به جامعه شناسي ، اقتصاد ، سياست ، فرهنگ و درك اين نكته كه سيمسپون از برنامه ريزان درسي گفته كه: سياسي بودن برنامه درسي وقتي معلوم مي شود كه بخواهيم در مدرسه اجرا كنيم و روابط مناسب و اثر متقابل فرد و اجتماع،ناگزير از انتخاب اين استراتژي هستيم كه جهاني بينديشيم ، منطقي عمل كنيم ، پس لازم بوده و هست كه تعليم و تربيت كشورهاي ديگر رابدانيم و از  پرتاب اولين ماهواره ( اسپوتينك در 1957 ) و علت نامگذاري دهه 1970 در غرب به عنوان تغيير و تحول اساسي در برنامه ريزي آموزشي و درسي  بدانيم كه بايد تسلط به متون تخصصي و تكنولوژي اطلاعات داشته باشيم تا در پرتو تلاشهاي جهاني ، كشوري برتر بسازيم و فراموش نكنيم كه اين هنر معلمين است كه بتوانند با انتخاب راهبرد مناسب كه شرايط ، امكانات ، منابع و محدوديتها را در نظر گرفته و با مراجعه بيشتر به منابع و مأخذ و افزايش كاربرد روشهاي و متون متنوع مقدمات پرورش نسل خلاق و پژوهشگر را بيشتر فراهم آورند
http://chalesh.pib.ir

اگر دانش آموزي براي رسيدن به حقيقتي سه روز وقت صرف كند تا شخصاَ به كشف آن نايل آيد، بهتر از آن است كه همان حقيقت را در يك ربع ساعت براي او توضيح دهيد. ( ديدگاه ژان پياژه در مورد روش هاي تدريس فعال )

_