www.zibaweb.com   زیبا وب ، یک سایت مفید برای پسران و دختران ایرانی  

 

ایجاد رابطه پردوام و گرم بین همسران ،روانشناسی رابطه،زن و شوهر موفق،سرد مزاجی همسران،سوء ظن های خانوادگی،انتخاب همسر از روی سرکشی و لجاجت،روش های لذت از زندگی، بهره وری خانواده،تقسیم وقت خانوادگی، چگونه از زندگی لذت ببریم؟ راههای بهبود روابط همسران،ویژگیهای خانواده خوشبخت در قرآن

 


دنیای روابط زن‌ها و شوهرها

رابطه زن و شوهر، رابطه عاشق و معشوق، رابطه‌ تن و تن‌پوش، رابطه همرهان طریق کمال و معنا‌گر محبّت و ایثار است.
رابطه زن و شوهر، به قدمت خلقت آدم، به قداست متعالی‌ترین ارزش‌ها، به عظمت گستره هستی، به برکت همه نسل‌ها در همه عصرها و تجلیگر اولین تعامل حقّه انسان‌هاست.
رابطه زن و شوهر، سرچشمه همه عاطفه‌ها و بستر گیراترین رابطه‌هاست. زن ، مرادش را در حسن رابطه با شوهر می‌یابد و شوهر، آرامش را در گرو وجود زن می‌‌داند.
رابطه زن و شوهر جلوه‌ای از برترین هنر زندگی و کامل‌ترین شکل ارتباط انسانی است.
رابطه زن و شوهر آمیزه‌ای است از زیباترین تلاقی چشم‌ها، گیراترین تبادل کلام‌ها، هماهنگ‌ترین تپش قلب‌ها، همسوترین اندیشه‌ها، استوارترین گام‌ها و پر رمز و رازترین محرمیت‌ها.
رابطه زن و شوهر، مناسب‌ترین بستر برای رویش شکوفه‌های حیات و مطلوب‌ترین زمینه برای پدیدآیی پر جاذبه‌ترین رفتارهاست.
رابطه زن‌ و شوهر، حیاتی‌ترین پاسخ به فطری‌ترین نیاز زندگی فردی و اجتماعی انسان است.
رابطه زن و شوهر، بیانی از حقیقت و ضرورت بنای خانواده و زنجیره جوامع انسان است.
رابطه زن و شوهر، رابطه مهرورزی و محبت‌پذیری، عهد و وفا، گذشت و ایثار، سخاوت و احسان، مودت و مروّت، صداقت و درستی، صفا و صمیمیّت، راه و رهرو، خورشید و نور، چشمه و آب، پرنده و بال، اوج و پرواز، دل و دلدار، چشم و نگاه، اندام و لباس، چراغ و روشنی، باغ و باغبان، گل و گلدان، سبزه و بهار، گلبرگ و ریحان، انگشتر و نگین، لبخند و نشاط، طبیب و درمان، رحمت و نعمت و سرانجام مثالی از رابطه علی‌(ع) و فاطمه(س) است.
رابطه زن و شوهر، آزمون دوباره توان انسان در حفظ حرمت‌ها و ارزش‌ها، تکریم خویشان و نزدیکان و تأیید و تقویت منزلت همسر است.
رابطه زن و شوهر، یعنی برخوردار شدن از آراسته‌ترین، گرانبهاترین، زیباترین، راحت‌ترین، پردوام‌ترین و گرمابخش‌ترین تن‌پوش‌ها. آری، رابطه زن و شوهر به فرموده خالق انسان‌ها همچون رابطه قامت و لباس است، و این لباس گرمابخش جسم و جان، معناگر حیات و جلوه‌گر وحدت است.
زیباترین رابطه میان زن و شوهر زمانی برقرار می‌شود که هر دوی آنها با اندیشه‌ای متعالی و انگیزه‌ای قوی تلاش کنند که یکدیگر را مورد حمایت عاطفی خود قرار دهند و در ارضای نیازهای فطری و روانی همدیگر از هم پیشی گیرند.
زن برای شوهر لباسی زیبا و جذاب و شوهر برای زن پوششی آراسته و برازنده باشد. همچون رابطه لباس و بدن، گرمابخش و آرامشگر یکدیگر باشند و همدیگر را زیبا و آراسته و با کمال و موقر جلوه دهند. کاستی‌ها و خطاهای هم را بپوشانند و همدل و همراز یکدیگر باشند.
ضعف‌ها و نارسایی‌های یکدیگر را حتی برای نزدیکان خود بازگو نکنند، تا چه رسد به آشنایان و بیگانگان. به زندگی همدیگر تنوع و نشاط ببخشند و هر روز بهتر از اولین روز آشنایی، بر جاذبه‌های بصری و کلامی و خوشایندی‌های رفتاری خویش بیفزایند. با خریدارترین نگاه به چهره هم بنگرند، گیراترین کلام خود را تقدیم یکدیگر کنند، پرجاذبه‌ترین رفتارها را در ارتباط با هم به نمایش بگذارند و با حسن ارضای نیازهای فطری و روانی یکدیگر، همدیگر را در برابر آفت‌های اجتماعی و محرک‌های مخرب شخصیّت مصون نمایند.
زن‌ها و شوهرها فقط و فقط در زندگی مشترک و تعامل متقابل با همدیگر می‌توانند همه مهارت‌های زناشویی و جاذبه‌های بالقوّه کلامی و بصری و رفتاری خود را فعلیّت بخشند، چرا که همه انسان‌ها از نافذترین جاذبه‌های حیاتی بهره‌مند هستند و تنها بستر مشروع و مطلوب تبلور همه این جاذبه‌ها در ارتباط با همسر است و بس.
زن و شوهر موفق آنانی هستند که جز با زبان محبّت و تکریم با هم سخن نمی‌گویند و همواره از خزانه دلشان، کلام زرین و خوشایند و گفتار شفابخش و درمان‌گر جان و آرامش‌گر روان را برگزیده، در فضای سرشار از نشاط و آرامش تقدیم یکدیگر می‌کنند.
رابطه زن و شوهر موفّق به گونه‌ای است که در آن زبان تهدید، تنبیه، تحقیر و تخریب شخصیت جایی ندارد، هر چه هست زبان محبّت، صداقت و صمیمیّت، شجاعت و عدالت، ایثار و احسان، شکر و سپاس و تأیید و تکریم است.
دروغ و بدزبانی، تندخویی و بداخلاقی، غیبت و تهمت، افترا و استهزا، ناسپاسی و قدرناشناسی، بی‌تفاوتی، قهر و عصبانیت از آفات رابطه مطلوب زن و شوهر است.
محور رابطه زن و شوهری که در اندیشه اداره و ادامه یک زندگی پویا، مولّد و پربرکت هستند، همدلی و یکرنگی، صبوری و خویشتن‌داری و گذشت و ایثار است.
خودمحوری، خودبینی، خودتوجهی، خودخواهی، خودپسندی، خودنمایی و خودکامگی از آفت‌های شکل‌گیری زندگی مشترک موفق است. سرمایه‌ برقراری و استمرار رابطه‌ای خوشایند و موفق میان زن و شوهر‌ها، کفویت، همسری و همراهی، همگامی، همسویی، همفکری، حق‌گویی، حق‌جویی، وارستگی از وابستگی‌های نفسانی و تعصّبات ناروای خویشاوندی و قوی است.
در زندگی همسران موفق، رابطه زن‌ها و شوهرها با مادر، خواهر، پدر، برادر و دیگر نزدیکان نه تنها نمی‌تواند کمترین اثر ناخوشایندی بر روابط فی‌مابین ایشان بگذارد، بلکه بر حسن سلوک و اعتماد متقابل و شیرینی زندگی مشترک آنها می‌افزاید. در واقع حسن تدبیر و تنظیم دایره و دامنه ارتباط با خویشان، دوستان و آشنایان با همفکری و همدلی زن و شوهر بلند‌اندیش و والا همت معنا می‌یابد و محور و معیار اصلی از ارتباطات خویشاوندی و عاطفی، تأمین نیازهای فطری و رضايتمندی خاطر یکدیگر است.
برای برقراری و استمرار رابطه‌ پردوام، پربرکت و مسرّت‌بخش میان زن و شوهر و پیشگیری از سردی‌ها و سردمزاجی‌ها، بدبینی و سوءظن‌ها و قهر و ستیزهای خانوادگی، هر دو نفر (هم زن و شوهر) باید به خاطر داشته باشند که همچون دوران تجرّد دورانی که عقد و پیمان زندگی مشترک و جدیدی را امضا نکرده بودند، نمی‌توانند به لحاظ وابستگی‌های عاطفی، بخش قابل توجهی از وقت، فکر و احساس خود را به مادر و خواهر، پدر و برادر و ... اختصاص دهند.
در یک زندگی مشترک موفّق، زن و شوهر فهیم همه سعی و تلاش خود را در جهت جلب رضایت خاطر و فراهم ساختن آسایش و آرامش روان و نشاط درونی یکدیگر مبذول می‌دارد و از این رو ضمن ابراز محبّت نسبت به خویشان و تکریم شخصیّت ایشان به رسالت و مسوولیت خطیر «همسری» اندیشیده، محبّت و عطوفت خود را در همه حال تقدیم به «همسر» می‌نمایند.
آری، مرکز ثقل و شاخص و میزان همه ارتباطات زن و شوهرهای بصیر و همسران فهیم با خویشان، نزدیکان، دوستان و آشنایان، حفظ و تقویت حسن رابطه، غنای پیوند عاطفی، اعتماد متقابل و احساس امنیت میان همدیگر است.
لذا هر رابطه و ارتباط با دیگری که براساس ارزیابی منطقی و روان‌شناختی بر رابطه گرم و صمیمی و پیوند عاطفی زن و شوهر خدشه‌ای وارد نماید، باید مورد تجدید نظر قرار گیرد و به طور قطع با نگرشی جامع و احساس مسوولیت، در آن تعدیلی صورت پذیرد، ولو اینکه این رابطه با مادر و پدر و خواهر و برادر باشد.
منبع: برگرفته از كتاب روانشناسي رابطه‌ها – با تغيير و تلخيص دكتر غلامعلي افروز

http://hegmataneh.org

********************************

علاقه های بی دوام

روابط نا موفق زن وشوهر

 

در دو قسمت اول مقاله به بحث در مورد روابطی پرداختیم  که بر مبنای اصولی نادرست شکل گرفته و اثرات مضر و مخربی را در ارتباطات و روحیات افراد به جای می گذارند . در این قسمت به تشریح سه نوع دیگر از این روابط و راه حل هایی که می تواند تا حدودی یاری رسان باشد، می پردازیم.

1- رابطه‌ای که در آن شما و همسرتان از تفاهم جزیی برخوردارید.

آیا تا به حال شیفته کسی شده‌اید که به جز در یک زمینه که از ارتباط واقعا خوبی با او برخوردار بودید هیچ‌چیز مشترک دیگری بین شما وجود نداشته باشد. این نوع رابطه فریبنده است مخصوصا هنگامی که همان یک زمینه‌ای که در آن از تفاهم برخوردارید برای شما اهمیت زیادی داشته باشد. و به راحتی آن را با پیوندی عاشقانه اشتباه بگیرید.

به شما دو نفر مسئولیت داده می‌شود که در محل کار روی پروژه واحدی با هم کار کنید. این پروژه ایجاب می‌کند که ساعت‌های طولانی، کار تیمی انجام دهید و در اواسط پروژه احساس می‌کنید که به یکدیگر علاقمند شده‌اید. پروژه پایان می‌پذیرد. و شما با این حقیقت روبرو می‌شوید که خارج از زمینه کاری مشترکتان عقاید مشترکی نداشته‌اید.

خطری که در این رابطه با «تفاهم جزیی» وجود دارد، شیفتگی و مجذوبیت بیش از حد شما به آن زمینه مشترک واحد است، به طوری که از توجه به باقی قسمت‌های رابطه‌‌تان باز بمانید.از خود سؤال کنیم..

- زمینه تفاهم جزیی‌مان به کنار، واقعا راجع به خود این شخص چقدر می‌دانیم؟

- نیازها و خواسته‌هایم از او کدامند (بعنوان همسر) و آیا این شخص برآورده کننده ان نیاز ها است؟

فراموش نکنید هیچ‌چیز بالاتر و مهیج‌تر از عشقی ثابت، همبستگی و با دوام نیست.

 

2- رابطه‌ای که در آن همسرتان را از روی سرکشی و عصیان انتخاب می‌کنید.

- پدر و مادر شما همیشه روی نظم و ترتیب در خانه تاکید داشته و بسیار مقرراتی هستند در حالی که تمام موردهای ازدواج شما تنبل و شلخته‌اند.

- شما از لحاظ مذهبی در خانواده‌ای بسیار سخت بار‌آمده‌اید در حالی که تمامی کسانی که شما انتخاب می‌کنید بی‌بند و بار هستند.

برخی افراد همسر خود را نه براساس تناسب بلکه براساس عدم تناسب با خانواده انتخاب می‌کنند. همیشه یک نوع خاص از افراد «نامقبول» را آنهم به کرات انتخاب می‌کنند و در روابطی باقی می‌مانند که چندان هم ارضاء کننده نیستند، تا که بدین وسیله با آنچه که پدر و مادر می‌گفتند عناد ورزیده باشند. 

اگر متوجه شده‌اید که الگوی انتخابی‌تان کسانی هستند که نه تنها شما را ارضاء نمی‌کند بلکه موجبات عصبانیت خانواده‌تان را نیز فراهم می‌کنند، این احتمال وجود دارد که از روابط خود به منظور شورش و دهن کجی به خانواده‌تان استفاده می‌کنید.

اگر ارضای نیازهای خودت به هر طریق به معنی تحقیق بخشیدن به آرزوهای پدر و مادرت نباشد، تلاش خواهی کرد تا «خودمختاری» و «استقلال شخصی» خود را هر چند به روشی ناسالم به همگان اعلام کنی.

راه‌حل: شما می‌بایست بتوانید بین نیازتان به استقلال و تمامیت فردی و عدم تمایلتان به ازدواجی که تصادفا منطبق برخواست پدر و مادرتان باشد تمایز قایل شده و سپس این دو را با یکدیگر آشتی دهید.

 

3- رابطه‌ای که در آن همسرتان را به عنوان عکس‌العملی در قبال همسر قبلی خود انتخاب کرده‌اید.

رابطه‌ای را با کسی به هم می‌زنیم و سپس به دنبال شخصی می‌گردیم که نه تنها متفاوت باشد بلکه در تضاد کامل با او بوده و دقیقا «نقطه مقابل» او باشد. این گرایش به تغییر ناگهانی از یک موضع به موضعی افراطی و کاملا متضاد زاییده نوعی روش ابتدایی برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه است. مسئله‌ای نیست اگر به دنبال ویژگی‌هایی باشیم که همسر قبلی‌مان فاقد آن بوده. این کاملا طبیعی است که اولویت ذهنی ما به هنگام انتخاب همسر چیزهایی باشد که از ناحیه آنها در همسر قبلی رضایت نداشته‌ایم.

اشتباه در آن است که چشم خود را به روی سایر ویژگی‌های مهم که باید در لیست آرزوها باشد ببندیم و فقط به دنبال ویژگی‌هایی باشیم که رابطه قبلی فاقد آن بوده است.

راه‌حل: اگر از انتخابی فوق‌العاده مایوس کننده بیرون آمده‌اید. به هنگام انتخاب کسی که نقطه مقابل همسر قبلی‌تان است دو چندان محتاط و مراقب باشید. تمامی ویژگی‌هایی که در زوج خود به دنبالش هستید، در نظر داشته باشید و به دنبال رابطه‌ای باشید که متعادل باشد.

 

4- رابطه‌ای که در آن همسر شما دردسترستان نیست.

اولین انتظاری که از همسرتان می‌رود این است که: او دردسترستان باشد. دردسترس بودن یعنی آنکه هدفی برای ازدواج با غیر شما نداشته باشد، باهیچ‌کس دیگری نباشد، متاهل نباشد، نامزد نداشته باشد، تنها و تماما مال شما باشد.

معمولا افرادی با اعتماد به نفس پایین، با احساس ترک شدگی در کودکی و افرادی که از صمیمیت می‌ترسند از این روابط استقبال می‌کنند.

هنگامی که با کسی درگیر می‌شوید که با شخص دیگری رابطه دارد، در واقع «پس‌مانده‌های» آن شخص را قبول کرده‌اید. استحقاق شما به مراتب بیش از این است!

روابطی سالم و آکنده از عشق است که، در آن همسر خود را نه از آن رو که دلتان برای او می‌سوزد یا می‌خواهید که او از شما مواظبت کند یا عاشق پتانسیل‌های او شده‌اید بلکه از آن‌رو دوست دارید که نیازهای روحی شما را ارضاء می‌کند.

منبع: برگرفته از کتاب« آیا تو آن گمشده ام هستی»،نوشته باربارا آنجلیس-با اندکی تغییر و تلخیص

تبیانwww.tebyan.net  قسمت اول و دوم مقاله

ازدواج با همکار آري يا خير؟

وقتي مي شنو ند با همکارت ازدواج کرده اي دهانشان از ذوق آنقدر باز مي شود که مکنونات قبلي شان را هم مي توان ديد: «خوش به حالت». به گمانشان بر اسب سفيدي سوار شده اي که هيچ سپاهي ياراي پياده کردنت را ندارد، چرا که تو همسفري داري متناسب و عشقي که از شباهت ها سيراب مي شود، اما وقتي ورق بر مي گردد تو همان سوار سياه پوشي مي شوي که فقط  گمان همراهي با همنشيني ايده آل

تبیان

***************************************************

نقشه ای برای لذت بردن از زندگی

 

در مدیریت بهره وری با توجه به منابعی كه در اختیار دارید با بهترین نحوه استفاده از آنها در صدد رفع نیازها و احتیاجات بر می آیید. در خانواده هم منابعی از قبیل زمان، فضا، تجهیزات و آدمهایی برای انجام كارها وجود دارد. طرح برنامه برای استفاده صحیح از این منابع را «بهره وری خانواده» می نامند. سرنوشت یك خانواده همان اندازه كه به قواعد، ارتباطات و نظام خانوادگی بستگی دارد، به نقشه های بهره وری نیز مربوط است. بهره وری از این نظر مورد نیاز است كه زندگی دیگران را بهبود بخشد. البته هر چه خانواده بزرگتر باشد، بهره وری آن نیز پیچیده تر می شود.

برای حداكثر استفاده از آنچه هر كس دارد، ابتدا باید دانست كه چه چیزهایی وجود دارد.

در اغلب موارد، بیشتر توانایی افراد خانواده _ به ویژه كودكان _ هدر می رود، زیرا توانایی آنان هرگز واقعا كشف نشده است. اگر كودكان اجازه داشته باشند یا تشویق شوند كه در سنین كودكی با تمام قوا در اختیار خانواده قرار بگیرند، پدر و مادر هم كمتر به ستوه می آیند.

یكی از بهترین پاداشها برای هر فرد انسانی این است كه سودمند و مفید باشد. شما هرگز نمی فهمید كه فرزندتان تا چه حد مفید است، مگر اینكه به او فرصت دهید آنچه را كه قادر است به شما نشان دهد. هر فرد به (مهم بودن و به حساب آمدن) و همچنین احساس كمك كردن و مفید بودن، نیاز دارد. بچه ای كه بتواند خود را همانند فردی با ارزش و اهمیت ببیند، اگر حس كند كه كسی به بعضی از كمكهای او نیازمند است و این كمكها صادقانه مورد توجه قرار می گیرد و درباره اش به درستی داوری می شود، می تواند حس اهمیت داشتن و با ارزش بودن را بدست آورد.

وقتی به آنچه كه باید انجام شود واقف شوید، انتخاب بهترین فرد برای انجام كار، قدم بعدی و گاهی مشكلترین قدم است. بعضی خانواده ها فقط با فرمان پدر و مادر اداره می شود. در برخی نیز پدر و مادر هیچگاه تصمیم نمی گیرند و تصمیم گیری همیشه با فرزندان است. بسیاری از خانواده ها همیشه روش اقتدار را به كار می برند و یا همیشه رأی گیری می كنند و از این قبیل هر روشی مناسب موقعیت خاصی است. آنچه مهم است این است كه بهترین روش را كه مناسب آن موقعیت باشد، انتخاب كنیم. خانواده ها متوجه شدند كه در اوقات مختلف باید از روشهای مختلف استفاده كنند. خانواده هایی كه همیشه یك كار را به یك نفر ارجاع می دهند، برای خود مشكل ایجاد می كنند. تنوع در وظایف، مِی تواند به میزان زیادی از یكنواختی خسته كننده كارهای خانوادگی بكاهد. طرحهای خوب هم می تواند مدت دار باشد: مثلا یك هفته، یك سال، تا ساعت هشت امشب، تا وقتی پدر برگردد یا وقتی كه قد شما سه سانتیمتر بلند تر شود.

كارهای سخت خانواده را می توان با استفاده از راه های خلاق و شاد و متنوع به تفریح تبدیل كرد. دقت كنید از كسی كه كارهای خسته كننده را بر عهده دارد نباید متوقع باشیم كه به وقت انجام آنها شاد و خوشحال به نظر بیاید.

بعضی از خانواده ها آنقدر وقت خود را صرف مشاغل خانوادگی می كنند كه دیگر وقتی برای لذت بردن از یكدیگر برایشان باقی نمی ماند. وقتی چنین حالتی پیش می آید، افراد خانواده به غلط متقاعد می شوند كه خانواده محلی است كه در آن ،بر دوش آنان باری سنگین گذاشته می شود.

اگر مشكل خانوادگی شما این است كه كسب و كار مانع حظ بردن از یكدیگر شده لازم است كه با دقت به اولویت و زمان بندی كارها بپردازید.

كارهای خانوادگی را به دو گروه زمانی «اول» و «دوم» تقسیم كنید. مسلماً گروه اول اولویت دارند(اگر بیش از پنج موضوع در این گروه قرار داشته باشد، تعدادش بیش از حد است). گروه دوم كار خوبی است كه اگر موقعیت اجازه دهد، می توان آن را هم در برنامه قرار داد.

در خانواده شما چه مقدار وقت برای تماس فردی با اعضای خانواده مانده است؟ چه مقدار از این وقت، شادی آفرین است و لذت بیشتری تولید می كند؟ هر گاه متوجه شدید كه بیشترین وقت شما به كسالت و یا برخوردهای ناخوشایند می گذرد، حتماً اشكالی در كار است. این حالت موجب می شود كه در افراد خانواده خود به چشم مزاحم بنگرید.

 

وقت خانوادگی را باید به سه بخش تقسیم كرد:

1 - وقت شخصی:

زمانی برای هر فرد كه تنها باشد. هر كس احتیاج دارد كه وقتی را به تنهایی بگذراند. یكی از فریادهای اندوهگین اكثر افراد خانواده این است كه برای خود وقت و فرصت اختصاصی می خواهند. هر عضو خانواده احتیاج دارد كه محل یا فضایی را متعلق به خود بداند و در آن از استیلای دیگران آسوده باشد. بزرگ یا كوچك بودن فضا مهم نیست، فقط تعلق داشتن به او مطرح است.

احساس این كه «من جایی برای خود دارم» بدین معنی است كه من «به حساب می آیم.»

 

2- وقت دو نفری:

زمانی برای بودن با هر یك از افراد دیگر: در اینجا این سؤال مطرح است كه چگونه یك نفر می تواند به دیگری مجال دهد كه او را بشناسد و چگونه هر یك از آنان با دیگری مشاركت و همراهی كند، به طوری كه هر دو سود ببرند؟

لازم نیست بر سر این كه چه كسی حق دارد برای دیگران تكلیف معین كند، نزاع كنید. این عقیده كه «تو باید وضع خود را با وضع من مطابقت بدهی» برای دو طرف گران تمام می شود.

اگر ما بخواهیم برای انجام كاری آنقدر صبر كنیم تا دو نفر احساسشان مانند یكدیگر بشود، باید همیشه صبر كنیم.

اگر از دیگران بپرسیم كه در چه وضعی هستند و به آنان نیز موقعیت خود را بگوییم و بعد به گفت وگو درباره واقعیت موجود بپردازیم، نتیجه بهتری به دست می آید.

 

3- وقت گروهی:

زمانی برای بودن با تمام اعضای خانواده: برای فراهم آوردن چنین امكانی، اولین قدم این است كه به این نكته اهمیت بدهیم و سپس راه های تحقق آن را بیابیم. اگر مسائل مربوط به كارهای خانوادگی بدون حضور تمام افراد خانواده انجام شود، احتمال سوء تفاهم چندین برابر می شود. مهم است كه همه اعضای خانواده از جریانات مطلع باشند و به جای ارتباط در گوشی كه امكان ساختن شایعه و سوءظن را فراهم می كند، تماس مستقیم داشته باشیم و واقعیت ها را خود بیازماییم. در خانواده های آشفته كه ارتباط در گوشی بسیار متداول است راه را برای انواع تحریف هموار می كند. این نوع خانواده ها در یك خانه زندگی می كنند اما خیلی تجربه واقعی با یكدیگر ندارند و از حضور حقیقی یكدیگر بی بهره اند و تصور زندگی خانوادگی بیشتر فریب است تا واقعیت.

البته داشتن وقت گروهی، ضمانتی برای بهبود كارهای خانوادگی نیست. مهم آن است كه زمانی را كه شما به عنوان یك گروه با هم هستید، چه پیش می آید. آیا سكوت برقرار است؟ آیا از این وقت برای آشناتر شدن با بقیه افراد خانواده استفاده می كنید؟ درباره چه صحبت می كنید؟ آیا زمانی است كه خوب گوش می كنید تا شادی ها، شكست ها، رنج ها و صدمه ها عیان شود؟ آیا برای نقشه های جدید و حل بحران های كنونی از این فرصت استفاده می كنید؟

گردهمایی خانواده در پایان روز فرصتی است تا آنچه را كه در دنیای خارج از خانه اتفاق افتاده با یكدیگر در میان بگذارند و با یكدیگر تجدید رابطه كنند و یك برنامه كامل تفاهم و رفع اختلاف را برگزار كنند.

آشنا شدن با نحوه استفاده از وقت و زمان یكی از عوامل موثر در هر ارتباطی است. هیچ دو نفری كاملاً مثل هم از وقت استفاده نمی كنند. نحوه بهره گیری هر كس از زمان بستگی به آگاهی، دانش، انگیزه و علاقه او دارد. پیش بینی زمان برای اجرای تعهدات و دستورهای برنامه امری اساسی است كه درك زمان بخش مهمی از پیش بینی زمان است. نگرش ما نسبت به زمان به مقدار زیادی بر كارآیی ما بر انجام كارها اثر می گذارد. بی آن كه متوجه باشیم زمان، بر بسیاری از افراد حكومت می كند. متأسفانه بسیاری از خانواده ها از كودكان می خواهند، از زمان به نحو مفیدی استفاده كنند كه خود بزرگتر ها نمی توانند.

تمرین

1- در حال حاضر قادر به چه كاری هستید؟

2- همه بنشینید، یك فهرست از تمام كارهایی كه در خانواده شما باید انجام شود تهیه كنید.

3- آیا تمام كارهای اساسی انجام نشده، یا شاید كارها بدانجام می شود یا تعداد زیادی كار بر دوش یك فرد و تعداد كمی بر دوش دیگران گذاشته شده است؟ اگر هر یك از این موارد صحت داشته باشد، شخصی در خانواده شما و یا دیگران مزاحم و مانع كارش شده اند.

4- چگونه تصمیم می گیرید كه چه كسی باید یا می تواند چه كاری انجام دهد و در چه زمانی؟

5- كارهای خانوادگی گروه «اول» شامل چند موضوع می شود؟

6- دو روز را در نظر بگیرید: یك روز تعطیل آخر هفته و یك روز از روزهای وسط هفته، چه مدت زمانی را همه اعضای خانواده در كنار هم هستید؟

7- در پایان هر روز امكاناتی را كه برای اوقات شخصی، دو نفری و گروهی داشته اید محاسبه كنید.

8- درباره خود و ارتباطتان با زمان فكر كنید. نگاهی به فهرست تقسیم وقت خود بیندازید.

منبع:همشهری  سایت تبیان

 ***********************************************************

24 نشانه خانواده خوشبخت

 

وَ مِن ءَاَیتِهِ أَن خَلَقَ لَكُم مِّن أَنفُسِكُم أَزوَجَاَ لّـِتـَسكُنُوا إِلَیهَا وَ جَعَلَ بَینَكُم مَّوَدَّةَ وَ رَحمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَأَیتٍِِِِ لِّقَومٍ َیتَفَكَّرُونَ

و از نشانه های او ( خدا ) این كه از [ نوع ] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید ، و میانتان دوستی و رحمت نهاد . آری ، در این ( نعمت ) برای مردمی كه می اندیشند قطعاً نشانه هایی است.

( سوره روم آیه 21 )

طبیعی ترین شكل خانواده ، این است كه هیچ عاملی جز مرگ نتواند پیوند زناشویی را بگسلد و میان زن و شوهر جدایی بیفكند . كوشش مصلحان جامعه – مخصوصاً پیامبران خدا – این بوده است كه نظام خانواده ، یك نظام مستحكم و پایدار باشد و هیچ عاملی نتواند این كانون سعادت را متلاشی گرداند . به هر حال خانواده ی خوشبخت نشانه هایی دارد كه ما دراینجا به چند نمونه ی آن اشاره می كنیم . امید است كه خانواده ی شما نیز برخوردار از این نشانه ها باشد.

1 – در بین اعضای خانواده جمله " به من چه یا به تو چه " رد و بدل نمی شود، چرا كه اعضا به گفتگو و مشورت منطقی اعتقاد دارند و احساس مسئولیت می كنند.

2 – افراد به یكدیگر اعتماد دارند و از این اعتماد سوء استفاده نمی كنند و اعتماد را یكی از پایدارترین ویژگی ازدواج موفق و خانواده موفق می دانند.

3 – تا جایی كه امكان دارد با هم هستند و در مهمانی ها یا كارهای مربوط به خانواده تنها نمی روند. همدلی، همكاری، همفكری، هماهنگی را بقای خانواده خوشبخت می دانند.

4 – با هم اتحاد دارند و در مسائل مختلف ، با گفتگو و مشورت به تفاهم می رسند و سعی می كنند اگر سوء تفاهم به وجود آمد، آن را در درون خود بدون این كه كسی بفهمد حل كنند.

5 – به سلیقه ها و عقاید یكدیگر آگاه بوده و به آن احترام گذاشته و عمل می كنند.

6 – نسبت به هم شرم مسموم ندارند یعنی خواسته های طبیعی خودشان را بدون نگرانی یا خشونت ابراز می كنند.

7 – به حریم یكدیگر احترام گذاشته و از حدود مشخص شده خود فراتر نمی روند.

8 – نگران سلامت روحی و جسمی یكدیگر بوده و از هم مراقبت می كنند . اگر چنانچه مشكلی به وجود آید ، سعی وافر در حل مشكل را دارند.

9 – در بیشتر اوقات لحظات خوشی را كه با یكدیگر بوده اند مرور می كنند؛  دنبال خاطرات تلخ نیستند، دوست دارند همیشه در خوشی، شادی و نشاط زندگی كنند.

10 – برای  فامیل ها و همسایه های خود اهمیت قائل اند و پذیرای فامیل یكدیگر هستند.

 

11 – از امور مالی یكدیگر خبر دارند و چیزی را از یكدیگر پنهان نمی كنند . صرفه جویی و پس انداز كردن جزء برنامه های اقتصادی خانواده های خوشبخت است.

12 – برای رشد یكدیگر تلاش كرده و زمینه پیشرفت خانواده را فراهم می كنند.

13 – افراد به هم افقی نگاه می كنند نه عمودی . یعنی هیچ كس خود را برتر از دیگری و در مقام قدرت نمی بیند. دیكتاتوری ، زور و قدرت طلبی حاكم نیست.

14 – همه اعضا احساس برنده بودن، موفق بودن، امید داشتن می كنند و خودشان را در زندگی برنده می دانند.

15 – در كنار هم احساس امنیت و آرامش می كنند نه ترس و اضطراب یا تنش و درگیری.

16 – علاقه، عشق، محبت، صفا و  یكدلی خود را هم در رفتار و هم در گفتار به یكدیگر ابراز می كنند.

17 – از یكدیگر انتظار بیجا و توقع نامناسب ندارند.

18 – اگر مشكلی پیش بیاید به راه حل فكر می كنند و به دنبال مقصر و گناهكار نمی گردند. دست به علت یابی و ریشه یابی آن مشكل می زنند و راه حل منطقی ارائه می دهند.

19 هریك از طرفین پیوسته به فكر خوشحال نمودن و راضی نگه داشتن یكدیگر هستند .

20 – زن و شوهر به خاطر همدیگر زندگی می كنند : اول خود بعد دیگران. زندگی آنها به خاطر بچه ها یا ترس از طلاق و حرف مردم نیست.

21 – زن و مرد می توانند هر روز به دنیای اختصاصی یكدیگر نزدیكتر شوند، كار به مسائل خصوصی و زندگی دیگران ندارند.

22 – با درخواست های یكدیگر برخوردهای مثبت و منطقی دارند.

23 – زن و مرد در كنار یكدیگر هستند نه رو در رو و رقیب یكدیگر، بلكه رفیق هم هستند و واكنش منفی از خود نشان نمی دهند.

24 – خانواده های خوشبخت تلاش دارند كه بچه های خوب و خوشبختی نیز به جامعه تحویل دهند.

سایت بزرگ تبیانwww.tebyan.net

*******************************************

 مرتبط : عمل نا پسند آقايون در روابطشان با خانمها  و دمدمی مزاج بودن